دانش جوین
دوشنبه, خرداد ۱۹, ۱۴۰۴
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
  • ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
دانش جوین
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
صفحه اصلی هنر و فرهنگ

با سینما زیست جهان را دگرگون کنید

دانش جوین توسط دانش جوین
۱۳ بهمن ۱۴۰۰
در هنر و فرهنگ
زمان خواندن: زمان موردنیاز برای مطالعه: 1 دقیقه
2
15
بازدیدها
اشتراک گذاری در تلگراماشتراک گذاری در توییتر

به گزارش گروه فرهنگی دانشجو اینترنشنال، در سومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست تخصصی تحت عنوان «سینما، فلسفه و معنا» با حضور بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در خانه جشنواره برگزار شد.

امیررضا مافی مجری نشست در ابتدای جلسه گفت: امسال می‌خواهیم از منظر علوم انسانی به سینما نگاهی بندازیم. برش علوم انسانی به هر پدیده‌ای به ویژه سینما که بیشترین تاثیر را در مردم دارد باید مورد مباحثه قرار گیرد.

عبدالکریمی در این باره گفت: معنا به مفهوم واژه است اما مفاهیمی داریم که مصداق خارجی ندارد اما معنا دارد. گاهی در روانشناسی و گاه در جامعه‌شناسی از مفهوم معنا استفاده می‌کنیم که می‌توان از همه این معناها در سینما استفاده کرد اما سوال این است که آیا سینما می‌تواند معنای زندگی را به نمایش بگذارد؟ می‌تواند معنای انسان را تصویر کند؟ امروز بحران معنا در جهان داریم و سوال اینجاست که آیا سینما می‌تواند در این بحران ما را یاری کند؟

وی ادامه داد:  تفکر راستین یعنی فلسفه و حکمت که با رازها سر و کار دارد و پرسش‌هایی در مورد انسان که آماده مصداق راز هستند. رازها پرسش‌هایی هستند که نمی‌توان پاسخ علمی به آن‌ها داد اما این به معنا نیست که پاسخی ندارند. هر انسانی به این پرسش‌ها پاسخ خاص خود را می‌دهد. ما با این پاسخ‌ها زندگی می‌کنیم.

عبدالکریمی درخصوص اینکه آیا سینما می‌تواند پرسشگر باشد، گفت: هنر مدرن و رسانه‌ها با فرهنگ مدرن نسبت دارند. نمی‌توان سینما را از جهان مدرن جدا کرد. آن‌ها با روح جهان مدرن نسبت دارند. اگر ما هنر امروز را با گذشته مقایسه کنیم امروز با مرگ هنر متعالی مواجه هستیم.

دچار ساده‌اندیشی نشویم که هنر حاصل هنرمند است، هنرمند فرد است و با یک زیست جهان نسبت دارد و کسی که می‌تواند به خلق عالم دیگری بپردازد، هنرمند تراز اول است و اگر چنین نباشد چیزی را ارائه داده که جهان به او دیکته کرده است

این استاد فلسفه درباره اینکه ما در مسیر رسیدن به امر متعالی هستیم که سینما باید آن را بازنمایی کند، عنوان کرد: ممکن است سینماگری زبان گروه اقلیت باشد اما این به معنا نیست که آن فیلم رخ داد است، فیلم اقلیت می‌تواند رخ‌داد باشد اما هر فیلم رخ‌دادی اثری نیست که در مورد اقلیت باشد. گروهی فکر می‌کنند اگر به سیاستگذاران فحش بدهند رخ‌داد خلق کرده‌اند اما اینطور نیست. زندگی فراتر از ما است و همیشه فاصله‌ای میان آنچه هست و آنچه در سینما بازتاب داده می‌شود، وجود دارد.

عبدالکریمی ادامه داد: امر متعالی ظهور و خفا دارد. هنرهای ایدئولوژیک خام اندیشانی هستند که فکر می‌کنند امر متعالی را منعکس می‌کنند و هالیوود و بالیوود هم به هنر متعالی نمی‌اندیشند.

وی افزود: مسیر حرکت به سمت هنر متعالی اهمیت دارد. تفکر متافیزیکی یک امکان در برابر بشر است نه تمام آن. ما زیست جهان‌های گوناگون داریم.

عبدالکریمی خاطرنشان کرد: شما باید در سینما زیست جهان را دگرگون کنید. کسی که زیست عاشقانه ندارد عشق را درک نمی‌کند و اگر فیلم بسازد یک اثر کمدی می‌آفریند. اگر هنرمندی زیست متعالی داشته باشد آن را در اثرش نمایش می‌دهد. پشت فیلم‌های ایدئولوژیک  تجربه زیسته‌ای نیست و مفهوم هم خوب منتقل نمی‌شود.

این استاد دانشگاه درخصوص آن‌که سینما تنها یک ابزار هست یا خیر، گفت: ما فقط می‌توانیم مفاهیم را ترجمه کنیم اما عاشقانه حرف زدن را نمی‌توانیم به زبان باینری ترجمه کنیم. جهان صرفا تصویر نیست و نسبت‌هایی دارد که قابل تصویر شدن نیستند. این ساده‌اندیشانه است که فکر کنیم با دوربینمان می‌توانیم هر معنایی را تصویر کنیم اما این به این معنا نیست که به طور مطلق نمی‌توانیم.

وی افزود: خلق اثر متعالی در روزگار ما کم شده اما غیرممکن نیست. اینکه من در ۶۰ سالگی پزشک شوم غیرمنطقی نیست اما در واقعیت آنچنان دشوار است که محال می‌شود و خلق اثر متعالی در روزگار ما هم همینطور است.

عبدالکریمی با بیان این که سینما در جهان سایه‌ها است و فاصله‌ای میان من و واقعیت ایجاد می‌کند، گفت: در واقع سینما واقعیت را خلق می‌کند. من نگران این جهان سینما هستم و رابطه نسل جدید و واقعیت در حال کم شدن است و دیوار مجاز و حقیقت فرو ریخته و سینما در قیاس با فضای مجازی با واقعیت نزدیک‌تر است اما در مجموع از واقعیت دور است.

وی درباره غفلت سینماگران از فلسفه تصریح کرد: ما به قدری غرق روزمره‌ایم که نمی‌توانیم زمان را صرف تفکر کنیم‌. سینماگران ما اسیر روزمره هستند و با فاصله‌گذاری به این فقدان خودآگاهی پیدا می‌کنند. آشنایی با فلسفه برای سینماگران فقط در زبان او است و تلاشی برای درک آن ندارد.

این استاد فلسفه افزود: ابزارهای مدرن خاص دنیای مدرن هستند و من هنرمند و کارگردان ابزاری در دست تکنیک می‌شوم. لازم است که هنرمند خودآگاه باشد تا به ابزاری در دست تکنیک بدل نشود. برای آموزش تفکر باید با متفکران هم‌نشین باشیم.زمانی که از متفکران صحبت می‌کنیم مرادم صرفا همنشینی فیزیکی نیست بلکه باید ببینیم که نگاه او به جهان چه بوده است. ما در دوران کنونی گسست تاریخی دارد و بازگشت به مفاهیممان دشوار است. تفکر به مفهوم اندیشیدن به رازها در روزگار ما دشوار شده اما غیرممکن نیست و اگر بود باید مرگ انسان را اعلام کنیم.

عبدالکریمی در پایان با بیان این که در روزگاری زندگی می‌کنیم که همه بت‌ها فرو ریخته است، گفت: روزگار ما روزگار غروب بت‌ها است و قبیله‌ای که بت ندارد، آشفته است اما در پس این حقیقت اصیل خود را آشکار می‌کند و اگر این حقیقت بر جان نسل جوان بنشیند، افقی در برابر این ملت روشن می‌شود، امیدوارم این صاعقه بر جان سینماگر ما بنشیند.

به گزارش گروه فرهنگی دانشجو اینترنشنال، در سومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست تخصصی تحت عنوان «سینما، فلسفه و معنا» با حضور بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در خانه جشنواره برگزار شد.

امیررضا مافی مجری نشست در ابتدای جلسه گفت: امسال می‌خواهیم از منظر علوم انسانی به سینما نگاهی بندازیم. برش علوم انسانی به هر پدیده‌ای به ویژه سینما که بیشترین تاثیر را در مردم دارد باید مورد مباحثه قرار گیرد.

عبدالکریمی در این باره گفت: معنا به مفهوم واژه است اما مفاهیمی داریم که مصداق خارجی ندارد اما معنا دارد. گاهی در روانشناسی و گاه در جامعه‌شناسی از مفهوم معنا استفاده می‌کنیم که می‌توان از همه این معناها در سینما استفاده کرد اما سوال این است که آیا سینما می‌تواند معنای زندگی را به نمایش بگذارد؟ می‌تواند معنای انسان را تصویر کند؟ امروز بحران معنا در جهان داریم و سوال اینجاست که آیا سینما می‌تواند در این بحران ما را یاری کند؟

وی ادامه داد:  تفکر راستین یعنی فلسفه و حکمت که با رازها سر و کار دارد و پرسش‌هایی در مورد انسان که آماده مصداق راز هستند. رازها پرسش‌هایی هستند که نمی‌توان پاسخ علمی به آن‌ها داد اما این به معنا نیست که پاسخی ندارند. هر انسانی به این پرسش‌ها پاسخ خاص خود را می‌دهد. ما با این پاسخ‌ها زندگی می‌کنیم.

عبدالکریمی درخصوص اینکه آیا سینما می‌تواند پرسشگر باشد، گفت: هنر مدرن و رسانه‌ها با فرهنگ مدرن نسبت دارند. نمی‌توان سینما را از جهان مدرن جدا کرد. آن‌ها با روح جهان مدرن نسبت دارند. اگر ما هنر امروز را با گذشته مقایسه کنیم امروز با مرگ هنر متعالی مواجه هستیم.

دچار ساده‌اندیشی نشویم که هنر حاصل هنرمند است، هنرمند فرد است و با یک زیست جهان نسبت دارد و کسی که می‌تواند به خلق عالم دیگری بپردازد، هنرمند تراز اول است و اگر چنین نباشد چیزی را ارائه داده که جهان به او دیکته کرده است

این استاد فلسفه درباره اینکه ما در مسیر رسیدن به امر متعالی هستیم که سینما باید آن را بازنمایی کند، عنوان کرد: ممکن است سینماگری زبان گروه اقلیت باشد اما این به معنا نیست که آن فیلم رخ داد است، فیلم اقلیت می‌تواند رخ‌داد باشد اما هر فیلم رخ‌دادی اثری نیست که در مورد اقلیت باشد. گروهی فکر می‌کنند اگر به سیاستگذاران فحش بدهند رخ‌داد خلق کرده‌اند اما اینطور نیست. زندگی فراتر از ما است و همیشه فاصله‌ای میان آنچه هست و آنچه در سینما بازتاب داده می‌شود، وجود دارد.

عبدالکریمی ادامه داد: امر متعالی ظهور و خفا دارد. هنرهای ایدئولوژیک خام اندیشانی هستند که فکر می‌کنند امر متعالی را منعکس می‌کنند و هالیوود و بالیوود هم به هنر متعالی نمی‌اندیشند.

وی افزود: مسیر حرکت به سمت هنر متعالی اهمیت دارد. تفکر متافیزیکی یک امکان در برابر بشر است نه تمام آن. ما زیست جهان‌های گوناگون داریم.

عبدالکریمی خاطرنشان کرد: شما باید در سینما زیست جهان را دگرگون کنید. کسی که زیست عاشقانه ندارد عشق را درک نمی‌کند و اگر فیلم بسازد یک اثر کمدی می‌آفریند. اگر هنرمندی زیست متعالی داشته باشد آن را در اثرش نمایش می‌دهد. پشت فیلم‌های ایدئولوژیک  تجربه زیسته‌ای نیست و مفهوم هم خوب منتقل نمی‌شود.

این استاد دانشگاه درخصوص آن‌که سینما تنها یک ابزار هست یا خیر، گفت: ما فقط می‌توانیم مفاهیم را ترجمه کنیم اما عاشقانه حرف زدن را نمی‌توانیم به زبان باینری ترجمه کنیم. جهان صرفا تصویر نیست و نسبت‌هایی دارد که قابل تصویر شدن نیستند. این ساده‌اندیشانه است که فکر کنیم با دوربینمان می‌توانیم هر معنایی را تصویر کنیم اما این به این معنا نیست که به طور مطلق نمی‌توانیم.

وی افزود: خلق اثر متعالی در روزگار ما کم شده اما غیرممکن نیست. اینکه من در ۶۰ سالگی پزشک شوم غیرمنطقی نیست اما در واقعیت آنچنان دشوار است که محال می‌شود و خلق اثر متعالی در روزگار ما هم همینطور است.

عبدالکریمی با بیان این که سینما در جهان سایه‌ها است و فاصله‌ای میان من و واقعیت ایجاد می‌کند، گفت: در واقع سینما واقعیت را خلق می‌کند. من نگران این جهان سینما هستم و رابطه نسل جدید و واقعیت در حال کم شدن است و دیوار مجاز و حقیقت فرو ریخته و سینما در قیاس با فضای مجازی با واقعیت نزدیک‌تر است اما در مجموع از واقعیت دور است.

وی درباره غفلت سینماگران از فلسفه تصریح کرد: ما به قدری غرق روزمره‌ایم که نمی‌توانیم زمان را صرف تفکر کنیم‌. سینماگران ما اسیر روزمره هستند و با فاصله‌گذاری به این فقدان خودآگاهی پیدا می‌کنند. آشنایی با فلسفه برای سینماگران فقط در زبان او است و تلاشی برای درک آن ندارد.

این استاد فلسفه افزود: ابزارهای مدرن خاص دنیای مدرن هستند و من هنرمند و کارگردان ابزاری در دست تکنیک می‌شوم. لازم است که هنرمند خودآگاه باشد تا به ابزاری در دست تکنیک بدل نشود. برای آموزش تفکر باید با متفکران هم‌نشین باشیم.زمانی که از متفکران صحبت می‌کنیم مرادم صرفا همنشینی فیزیکی نیست بلکه باید ببینیم که نگاه او به جهان چه بوده است. ما در دوران کنونی گسست تاریخی دارد و بازگشت به مفاهیممان دشوار است. تفکر به مفهوم اندیشیدن به رازها در روزگار ما دشوار شده اما غیرممکن نیست و اگر بود باید مرگ انسان را اعلام کنیم.

عبدالکریمی در پایان با بیان این که در روزگاری زندگی می‌کنیم که همه بت‌ها فرو ریخته است، گفت: روزگار ما روزگار غروب بت‌ها است و قبیله‌ای که بت ندارد، آشفته است اما در پس این حقیقت اصیل خود را آشکار می‌کند و اگر این حقیقت بر جان نسل جوان بنشیند، افقی در برابر این ملت روشن می‌شود، امیدوارم این صاعقه بر جان سینماگر ما بنشیند.

اخبارجدیدترین

«دلکوکِ» فصل بهار از ۲۰ خرداد آغاز می‌شود

مجموعه عکس «دور خدا بگرد» کتاب شد

این شما و این برنامه کنسرت‌های لاکچری؛ باید زودتر کاری کرد!

به گزارش گروه فرهنگی دانشجو اینترنشنال، در سومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست تخصصی تحت عنوان «سینما، فلسفه و معنا» با حضور بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در خانه جشنواره برگزار شد.

امیررضا مافی مجری نشست در ابتدای جلسه گفت: امسال می‌خواهیم از منظر علوم انسانی به سینما نگاهی بندازیم. برش علوم انسانی به هر پدیده‌ای به ویژه سینما که بیشترین تاثیر را در مردم دارد باید مورد مباحثه قرار گیرد.

عبدالکریمی در این باره گفت: معنا به مفهوم واژه است اما مفاهیمی داریم که مصداق خارجی ندارد اما معنا دارد. گاهی در روانشناسی و گاه در جامعه‌شناسی از مفهوم معنا استفاده می‌کنیم که می‌توان از همه این معناها در سینما استفاده کرد اما سوال این است که آیا سینما می‌تواند معنای زندگی را به نمایش بگذارد؟ می‌تواند معنای انسان را تصویر کند؟ امروز بحران معنا در جهان داریم و سوال اینجاست که آیا سینما می‌تواند در این بحران ما را یاری کند؟

وی ادامه داد:  تفکر راستین یعنی فلسفه و حکمت که با رازها سر و کار دارد و پرسش‌هایی در مورد انسان که آماده مصداق راز هستند. رازها پرسش‌هایی هستند که نمی‌توان پاسخ علمی به آن‌ها داد اما این به معنا نیست که پاسخی ندارند. هر انسانی به این پرسش‌ها پاسخ خاص خود را می‌دهد. ما با این پاسخ‌ها زندگی می‌کنیم.

عبدالکریمی درخصوص اینکه آیا سینما می‌تواند پرسشگر باشد، گفت: هنر مدرن و رسانه‌ها با فرهنگ مدرن نسبت دارند. نمی‌توان سینما را از جهان مدرن جدا کرد. آن‌ها با روح جهان مدرن نسبت دارند. اگر ما هنر امروز را با گذشته مقایسه کنیم امروز با مرگ هنر متعالی مواجه هستیم.

دچار ساده‌اندیشی نشویم که هنر حاصل هنرمند است، هنرمند فرد است و با یک زیست جهان نسبت دارد و کسی که می‌تواند به خلق عالم دیگری بپردازد، هنرمند تراز اول است و اگر چنین نباشد چیزی را ارائه داده که جهان به او دیکته کرده است

این استاد فلسفه درباره اینکه ما در مسیر رسیدن به امر متعالی هستیم که سینما باید آن را بازنمایی کند، عنوان کرد: ممکن است سینماگری زبان گروه اقلیت باشد اما این به معنا نیست که آن فیلم رخ داد است، فیلم اقلیت می‌تواند رخ‌داد باشد اما هر فیلم رخ‌دادی اثری نیست که در مورد اقلیت باشد. گروهی فکر می‌کنند اگر به سیاستگذاران فحش بدهند رخ‌داد خلق کرده‌اند اما اینطور نیست. زندگی فراتر از ما است و همیشه فاصله‌ای میان آنچه هست و آنچه در سینما بازتاب داده می‌شود، وجود دارد.

عبدالکریمی ادامه داد: امر متعالی ظهور و خفا دارد. هنرهای ایدئولوژیک خام اندیشانی هستند که فکر می‌کنند امر متعالی را منعکس می‌کنند و هالیوود و بالیوود هم به هنر متعالی نمی‌اندیشند.

وی افزود: مسیر حرکت به سمت هنر متعالی اهمیت دارد. تفکر متافیزیکی یک امکان در برابر بشر است نه تمام آن. ما زیست جهان‌های گوناگون داریم.

عبدالکریمی خاطرنشان کرد: شما باید در سینما زیست جهان را دگرگون کنید. کسی که زیست عاشقانه ندارد عشق را درک نمی‌کند و اگر فیلم بسازد یک اثر کمدی می‌آفریند. اگر هنرمندی زیست متعالی داشته باشد آن را در اثرش نمایش می‌دهد. پشت فیلم‌های ایدئولوژیک  تجربه زیسته‌ای نیست و مفهوم هم خوب منتقل نمی‌شود.

این استاد دانشگاه درخصوص آن‌که سینما تنها یک ابزار هست یا خیر، گفت: ما فقط می‌توانیم مفاهیم را ترجمه کنیم اما عاشقانه حرف زدن را نمی‌توانیم به زبان باینری ترجمه کنیم. جهان صرفا تصویر نیست و نسبت‌هایی دارد که قابل تصویر شدن نیستند. این ساده‌اندیشانه است که فکر کنیم با دوربینمان می‌توانیم هر معنایی را تصویر کنیم اما این به این معنا نیست که به طور مطلق نمی‌توانیم.

وی افزود: خلق اثر متعالی در روزگار ما کم شده اما غیرممکن نیست. اینکه من در ۶۰ سالگی پزشک شوم غیرمنطقی نیست اما در واقعیت آنچنان دشوار است که محال می‌شود و خلق اثر متعالی در روزگار ما هم همینطور است.

عبدالکریمی با بیان این که سینما در جهان سایه‌ها است و فاصله‌ای میان من و واقعیت ایجاد می‌کند، گفت: در واقع سینما واقعیت را خلق می‌کند. من نگران این جهان سینما هستم و رابطه نسل جدید و واقعیت در حال کم شدن است و دیوار مجاز و حقیقت فرو ریخته و سینما در قیاس با فضای مجازی با واقعیت نزدیک‌تر است اما در مجموع از واقعیت دور است.

وی درباره غفلت سینماگران از فلسفه تصریح کرد: ما به قدری غرق روزمره‌ایم که نمی‌توانیم زمان را صرف تفکر کنیم‌. سینماگران ما اسیر روزمره هستند و با فاصله‌گذاری به این فقدان خودآگاهی پیدا می‌کنند. آشنایی با فلسفه برای سینماگران فقط در زبان او است و تلاشی برای درک آن ندارد.

این استاد فلسفه افزود: ابزارهای مدرن خاص دنیای مدرن هستند و من هنرمند و کارگردان ابزاری در دست تکنیک می‌شوم. لازم است که هنرمند خودآگاه باشد تا به ابزاری در دست تکنیک بدل نشود. برای آموزش تفکر باید با متفکران هم‌نشین باشیم.زمانی که از متفکران صحبت می‌کنیم مرادم صرفا همنشینی فیزیکی نیست بلکه باید ببینیم که نگاه او به جهان چه بوده است. ما در دوران کنونی گسست تاریخی دارد و بازگشت به مفاهیممان دشوار است. تفکر به مفهوم اندیشیدن به رازها در روزگار ما دشوار شده اما غیرممکن نیست و اگر بود باید مرگ انسان را اعلام کنیم.

عبدالکریمی در پایان با بیان این که در روزگاری زندگی می‌کنیم که همه بت‌ها فرو ریخته است، گفت: روزگار ما روزگار غروب بت‌ها است و قبیله‌ای که بت ندارد، آشفته است اما در پس این حقیقت اصیل خود را آشکار می‌کند و اگر این حقیقت بر جان نسل جوان بنشیند، افقی در برابر این ملت روشن می‌شود، امیدوارم این صاعقه بر جان سینماگر ما بنشیند.

به گزارش گروه فرهنگی دانشجو اینترنشنال، در سومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست تخصصی تحت عنوان «سینما، فلسفه و معنا» با حضور بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد، در خانه جشنواره برگزار شد.

امیررضا مافی مجری نشست در ابتدای جلسه گفت: امسال می‌خواهیم از منظر علوم انسانی به سینما نگاهی بندازیم. برش علوم انسانی به هر پدیده‌ای به ویژه سینما که بیشترین تاثیر را در مردم دارد باید مورد مباحثه قرار گیرد.

عبدالکریمی در این باره گفت: معنا به مفهوم واژه است اما مفاهیمی داریم که مصداق خارجی ندارد اما معنا دارد. گاهی در روانشناسی و گاه در جامعه‌شناسی از مفهوم معنا استفاده می‌کنیم که می‌توان از همه این معناها در سینما استفاده کرد اما سوال این است که آیا سینما می‌تواند معنای زندگی را به نمایش بگذارد؟ می‌تواند معنای انسان را تصویر کند؟ امروز بحران معنا در جهان داریم و سوال اینجاست که آیا سینما می‌تواند در این بحران ما را یاری کند؟

وی ادامه داد:  تفکر راستین یعنی فلسفه و حکمت که با رازها سر و کار دارد و پرسش‌هایی در مورد انسان که آماده مصداق راز هستند. رازها پرسش‌هایی هستند که نمی‌توان پاسخ علمی به آن‌ها داد اما این به معنا نیست که پاسخی ندارند. هر انسانی به این پرسش‌ها پاسخ خاص خود را می‌دهد. ما با این پاسخ‌ها زندگی می‌کنیم.

عبدالکریمی درخصوص اینکه آیا سینما می‌تواند پرسشگر باشد، گفت: هنر مدرن و رسانه‌ها با فرهنگ مدرن نسبت دارند. نمی‌توان سینما را از جهان مدرن جدا کرد. آن‌ها با روح جهان مدرن نسبت دارند. اگر ما هنر امروز را با گذشته مقایسه کنیم امروز با مرگ هنر متعالی مواجه هستیم.

دچار ساده‌اندیشی نشویم که هنر حاصل هنرمند است، هنرمند فرد است و با یک زیست جهان نسبت دارد و کسی که می‌تواند به خلق عالم دیگری بپردازد، هنرمند تراز اول است و اگر چنین نباشد چیزی را ارائه داده که جهان به او دیکته کرده است

این استاد فلسفه درباره اینکه ما در مسیر رسیدن به امر متعالی هستیم که سینما باید آن را بازنمایی کند، عنوان کرد: ممکن است سینماگری زبان گروه اقلیت باشد اما این به معنا نیست که آن فیلم رخ داد است، فیلم اقلیت می‌تواند رخ‌داد باشد اما هر فیلم رخ‌دادی اثری نیست که در مورد اقلیت باشد. گروهی فکر می‌کنند اگر به سیاستگذاران فحش بدهند رخ‌داد خلق کرده‌اند اما اینطور نیست. زندگی فراتر از ما است و همیشه فاصله‌ای میان آنچه هست و آنچه در سینما بازتاب داده می‌شود، وجود دارد.

عبدالکریمی ادامه داد: امر متعالی ظهور و خفا دارد. هنرهای ایدئولوژیک خام اندیشانی هستند که فکر می‌کنند امر متعالی را منعکس می‌کنند و هالیوود و بالیوود هم به هنر متعالی نمی‌اندیشند.

وی افزود: مسیر حرکت به سمت هنر متعالی اهمیت دارد. تفکر متافیزیکی یک امکان در برابر بشر است نه تمام آن. ما زیست جهان‌های گوناگون داریم.

عبدالکریمی خاطرنشان کرد: شما باید در سینما زیست جهان را دگرگون کنید. کسی که زیست عاشقانه ندارد عشق را درک نمی‌کند و اگر فیلم بسازد یک اثر کمدی می‌آفریند. اگر هنرمندی زیست متعالی داشته باشد آن را در اثرش نمایش می‌دهد. پشت فیلم‌های ایدئولوژیک  تجربه زیسته‌ای نیست و مفهوم هم خوب منتقل نمی‌شود.

این استاد دانشگاه درخصوص آن‌که سینما تنها یک ابزار هست یا خیر، گفت: ما فقط می‌توانیم مفاهیم را ترجمه کنیم اما عاشقانه حرف زدن را نمی‌توانیم به زبان باینری ترجمه کنیم. جهان صرفا تصویر نیست و نسبت‌هایی دارد که قابل تصویر شدن نیستند. این ساده‌اندیشانه است که فکر کنیم با دوربینمان می‌توانیم هر معنایی را تصویر کنیم اما این به این معنا نیست که به طور مطلق نمی‌توانیم.

وی افزود: خلق اثر متعالی در روزگار ما کم شده اما غیرممکن نیست. اینکه من در ۶۰ سالگی پزشک شوم غیرمنطقی نیست اما در واقعیت آنچنان دشوار است که محال می‌شود و خلق اثر متعالی در روزگار ما هم همینطور است.

عبدالکریمی با بیان این که سینما در جهان سایه‌ها است و فاصله‌ای میان من و واقعیت ایجاد می‌کند، گفت: در واقع سینما واقعیت را خلق می‌کند. من نگران این جهان سینما هستم و رابطه نسل جدید و واقعیت در حال کم شدن است و دیوار مجاز و حقیقت فرو ریخته و سینما در قیاس با فضای مجازی با واقعیت نزدیک‌تر است اما در مجموع از واقعیت دور است.

وی درباره غفلت سینماگران از فلسفه تصریح کرد: ما به قدری غرق روزمره‌ایم که نمی‌توانیم زمان را صرف تفکر کنیم‌. سینماگران ما اسیر روزمره هستند و با فاصله‌گذاری به این فقدان خودآگاهی پیدا می‌کنند. آشنایی با فلسفه برای سینماگران فقط در زبان او است و تلاشی برای درک آن ندارد.

این استاد فلسفه افزود: ابزارهای مدرن خاص دنیای مدرن هستند و من هنرمند و کارگردان ابزاری در دست تکنیک می‌شوم. لازم است که هنرمند خودآگاه باشد تا به ابزاری در دست تکنیک بدل نشود. برای آموزش تفکر باید با متفکران هم‌نشین باشیم.زمانی که از متفکران صحبت می‌کنیم مرادم صرفا همنشینی فیزیکی نیست بلکه باید ببینیم که نگاه او به جهان چه بوده است. ما در دوران کنونی گسست تاریخی دارد و بازگشت به مفاهیممان دشوار است. تفکر به مفهوم اندیشیدن به رازها در روزگار ما دشوار شده اما غیرممکن نیست و اگر بود باید مرگ انسان را اعلام کنیم.

عبدالکریمی در پایان با بیان این که در روزگاری زندگی می‌کنیم که همه بت‌ها فرو ریخته است، گفت: روزگار ما روزگار غروب بت‌ها است و قبیله‌ای که بت ندارد، آشفته است اما در پس این حقیقت اصیل خود را آشکار می‌کند و اگر این حقیقت بر جان نسل جوان بنشیند، افقی در برابر این ملت روشن می‌شود، امیدوارم این صاعقه بر جان سینماگر ما بنشیند.

برچسب ها: چهلمین‌ جشنواره بین المللی تئاتر فجر
پست قبلی

پدرم طرفدار یووه بود؛ من یک بازیکن کامل هستم

پست بعدی

تأکید معاون اول رییس جمهور بر اعمال محدودیت‌ها مطابق مصوبات ستاد ملی کرونا

مربوطه پست ها

«دلکوکِ» فصل بهار از ۲۰ خرداد آغاز می‌شود
هنر و فرهنگ

«دلکوکِ» فصل بهار از ۲۰ خرداد آغاز می‌شود

۱۸ خرداد ۱۴۰۴
مجموعه عکس «دور خدا بگرد» کتاب شد
هنر و فرهنگ

مجموعه عکس «دور خدا بگرد» کتاب شد

۱۷ خرداد ۱۴۰۴
این شما و این برنامه کنسرت‌های لاکچری؛ باید زودتر کاری کرد!
هنر و فرهنگ

این شما و این برنامه کنسرت‌های لاکچری؛ باید زودتر کاری کرد!

۱۷ خرداد ۱۴۰۴
بازیگری یعنی فراموش شدن در نقش؛ روشنفکری که اسیر خود شد
هنر و فرهنگ

بازیگری یعنی فراموش شدن در نقش؛ روشنفکری که اسیر خود شد

۱۶ خرداد ۱۴۰۴
«میرزا مخنث» و بازخوانی خشونت تاریخی آقامحمدخان در کرمان
هنر و فرهنگ

«میرزا مخنث» و بازخوانی خشونت تاریخی آقامحمدخان در کرمان

۱۶ خرداد ۱۴۰۴
از اثر جدید بنکسی تا نظر عجیب یک نگارگر درباره اینکه هنرمند خلاق نیست!
هنر و فرهنگ

از اثر جدید بنکسی تا نظر عجیب یک نگارگر درباره اینکه هنرمند خلاق نیست!

۱۶ خرداد ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × دو =

دانلود اپلیکیشن دانش جوین

جدیدترین اخبار

  • TTR.ir بهترین سرویس کوتاه کننده لینک ایرانی
  • بهترین برند پودر کاکائو در ایران
  • یحیی گل‌محمدی از فولاد رفتنی شد؟
  • بازگشت اسطوره استقلال به خانه
  • قیمت رهن کامل آپارتمان در تهران ۱۴۰۴ /جدول نرخ‌ها در منطقه ۵ تا ۲ میلیارد
  • پاسینیک
  • خرید سرور hp
  • خرید سرور ایران و خارج
  • مانیتور ساینا کوییک
  • خرید یوسی
  • حوله استخری
  • خرید قهوه
  • تجارتخانه آراد برندینگ
  • ویرایش مقاله
  • تابلو لایت باکس
  • قیمت سرور استوک اچ پی hp
  • خرید سرور hp
  • کاغذ a4
  • قیمت هاست فروشگاهی
  • پرشین هتل
  • خرید لیفتراک دست دوم
  • آموزش علوم اول ابتدایی

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.

خوش آمدید!

ورود به حساب کاربری خود در زیر

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای تنظیم مجدد رمز عبور خود وارد کنید.

ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.