دانش جوین
دوشنبه, مرداد ۲۰, ۱۴۰۴
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده
  • ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
دانش جوین
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
صفحه اصلی هنر و فرهنگ

روح‌الامین: نسبت من با فرشچیان همان مخاطب ۷ ساله کودکی است که بودم

مهر نیوز توسط مهر نیوز
۱۹ مرداد ۱۴۰۴
در هنر و فرهنگ
زمان خواندن: زمان موردنیاز برای مطالعه: 1 دقیقه
0
روح‌الامین: نسبت من با فرشچیان همان مخاطب ۷ ساله کودکی است که بودم
1
بازدیدها
اشتراک گذاری در تلگراماشتراک گذاری در توییتر

به گزارش خبرنگار مهر، حسن روح‌الامین هنرمند. نقاش که آثار دینی و مذهبی بسیاری را برای ائمه اطهار علیهم السلام ترسیم کرده است، پس از درگذشت محمود فرشچیان، دلنوشته‌ای را برای استاد برجسته نگارگر ایرانی منتشر کرد.

وی نوشت: «وقتی خودم رو در مواجهه با استاد بزرگ (پیرغلام آستان اهل بیت علیهم السلام) محمود فرشچیان می‌بینم یاد چند مقطع می‌افتم اولیش برمی‌گرده به سال هفتاد و یک زمانی که هفت سالم بود؛ در منزل دایی بزرگم روی یک دیوار گچی درون یک قاب فلزی یک شاهکار تاریخی و ترجیع بند تصویری از محتشم نقاشان اهل بیت نقش بسته بود. خیلی‌ها می‌گفتند این کار یک روضه مصور و بدون صداست و همه چیز رو راجع به ماجرای کربلا گفته. زین واژگون‌مخدرات حرم و اسبی بدون سوار!

یادم‌نمیاد از کِی آتش عشق حسینی در دلم شعله گرفت اما دیدن این نقاشی انگار به من این نهیب رو می‌زد که تو هم بگو از این ماجرای پر حرارت و عشق کربلا.

یاد دارم که بارها و بارها با تکنیک‌های مختلف این نقاشی رو کپی کردم و هیچ کدوم هم خوب نشد! شاید اولین بارش بعد از همون شب اول مهمانی در خونه دایی بود. حس میکردم قاب این نقاشی پنجره‌ای هست از دیوار گچی خانه دایی من به ظهر سوزان روز دهم محرم سال ۶۱.

من تا آخر عمرم در نسبت با محمود فرشچیان بزرگ خودم رو همون مخاطب کوچک ۷ ساله بی سواد ولی علاقمند می‌بینم.

سال‌ها گذشت و در دوران دانشجویی، زمانی که دانشگاه رشته نگارگری اورده بود و ورودی‌های نگارگری حیاط دانشگاه رو پر کرده بودن، دهن به دهن می‌چرخید که استاد فرشچیان اومده دانشگاه. من چون در تمام زندگی‌ام اهل مرید و مراد بازی نبودم، از رفتارهای بچه‌ها در مواجهه با استاد فرشچیان تعجب می‌کردم. یادم میاد، دیگران و مخصوصا دخترهای کلاس حتی با دیدن استاد گریه هم کردند!

روح‌الامین: نسبت من با فرشچیان همان مخاطب ۷ ساله کودکی است که بودم

وسط یک آتلیه توی دانشگاه یک‌ میز بزرگ گذاشتند و از استاد خواستن که روی یک کاغذ بزرگ طرحی بزنه. استاد فرمودند چی بکشم براتون؟. صدا تو صدا بلند شد که استاد چی بکش استاد چی بکش که ،یکهو یه خانمی گفت استاد خودتونو بکشید و گریه کرد!

من پشت سر استاد ایستاده بودم گفتم استاد ولشون کنید یه اسب بکشید.

و اسب کشید.

اسب کشیدا

شاید شاهکار طراحی استاد نصیب دانشکده هنر ما شد. اگرچه دیگه هیچ وقت اون طراحی رو ندیدیم.

در طول این سال‌ها خیلی ها از من پرسیدند که آیا استاد فرشچیان تابه‌حال با شما ملاقات کرده؟ و من تنها ملاقاتم همون حدود ده دقیقه‌ای بود که پشت سر استاد داشتم طراحی‌ش رو تماشا می‌کردم. و شاید استاد اصلا من رو ندید.

از دیروز که خبر سفر استاد رو شنیدم خیلی از اظهارنظرهای کینه توزانه و به طور کل برآمده از حماقت رو از برخی که خودشون رو هنرمند می‌دونن شنیدم تصیمیم گرفتم این چند کلمه رو برای شما بنویسم!

اول اینکه هنر بالذات برای خود من هیچ وقت ارزشی نداشته، یعنی اگر تمام عالم یک صدا بگن تو توی دنیای هنر جایگاهی نداری نه ناراحت میشم نه چیز دیگه ای اما اینکه بی‌هنرانی رو می‌بینم که با استدلال‌های آبکی و بدون پشتوانه می‌خوام ثابت کنند که محمود فرشچیان هنرمند پیشرو و موفقی نبوده و آثارش از درجه کیفی پایین هنری برخورداره، خیلی ناراحتم می‌کنه.

این کینه‌توزی روشنفکر مآبانه، چند تا دلیل داره اول اینکه این زبون بسته ها حتی آرزوی اینکه به حداقل تکنینک و فهم بصری محمود فرشچیان برسند براشون آرزو است و دست نیافتنی، دوم اینکه شان جایگاهی که محصول محمود فرشچیان داره خیلی بزرگ تر از لباس کوچیک هنره، البته هنری که تو دنیا بهش میگن هنر! که چه بسا بسیاری‌اش مصداق بل هم اضل!

من آثار هنرمندی در درجه محمود فرشچیان رو بالاتر از شان هنرِ حتی اصیل و حقیقت محور می‌دونم.

این تمنای خالصانه به جانب معشوق حقیقی خلقت و اولیای این معشوق است. پس در نتیجه این زبان بسته ها فهمی از این مطلب نخواهند داشت.

اصل حق حضرت امیر المومنین است. هر کس به انداره ارادت و محبتی که به ایشات دارن قرب پیدا میکنند به ساحت مقدس حق و هر چه نزدیکتر، بلا بیشتر.

خیلی از ماها که ادعای محبت می‌کنم و حرف محبت می‌زنیم به انداره محبتمان بلا نمیکشیم. حال آنکه عاشق حقیقی و آیینه جمال علی (حضرت خیر النساء) بیشترین بلا رو کشیدند.

در پایان باید عرض کنم که کسی مثل محمود فرشچیان دیگه تکرار نمی‌شه.،»

به گزارش خبرنگار مهر، حسن روح‌الامین هنرمند. نقاش که آثار دینی و مذهبی بسیاری را برای ائمه اطهار علیهم السلام ترسیم کرده است، پس از درگذشت محمود فرشچیان، دلنوشته‌ای را برای استاد برجسته نگارگر ایرانی منتشر کرد.

وی نوشت: «وقتی خودم رو در مواجهه با استاد بزرگ (پیرغلام آستان اهل بیت علیهم السلام) محمود فرشچیان می‌بینم یاد چند مقطع می‌افتم اولیش برمی‌گرده به سال هفتاد و یک زمانی که هفت سالم بود؛ در منزل دایی بزرگم روی یک دیوار گچی درون یک قاب فلزی یک شاهکار تاریخی و ترجیع بند تصویری از محتشم نقاشان اهل بیت نقش بسته بود. خیلی‌ها می‌گفتند این کار یک روضه مصور و بدون صداست و همه چیز رو راجع به ماجرای کربلا گفته. زین واژگون‌مخدرات حرم و اسبی بدون سوار!

یادم‌نمیاد از کِی آتش عشق حسینی در دلم شعله گرفت اما دیدن این نقاشی انگار به من این نهیب رو می‌زد که تو هم بگو از این ماجرای پر حرارت و عشق کربلا.

یاد دارم که بارها و بارها با تکنیک‌های مختلف این نقاشی رو کپی کردم و هیچ کدوم هم خوب نشد! شاید اولین بارش بعد از همون شب اول مهمانی در خونه دایی بود. حس میکردم قاب این نقاشی پنجره‌ای هست از دیوار گچی خانه دایی من به ظهر سوزان روز دهم محرم سال ۶۱.

من تا آخر عمرم در نسبت با محمود فرشچیان بزرگ خودم رو همون مخاطب کوچک ۷ ساله بی سواد ولی علاقمند می‌بینم.

سال‌ها گذشت و در دوران دانشجویی، زمانی که دانشگاه رشته نگارگری اورده بود و ورودی‌های نگارگری حیاط دانشگاه رو پر کرده بودن، دهن به دهن می‌چرخید که استاد فرشچیان اومده دانشگاه. من چون در تمام زندگی‌ام اهل مرید و مراد بازی نبودم، از رفتارهای بچه‌ها در مواجهه با استاد فرشچیان تعجب می‌کردم. یادم میاد، دیگران و مخصوصا دخترهای کلاس حتی با دیدن استاد گریه هم کردند!

روح‌الامین: نسبت من با فرشچیان همان مخاطب ۷ ساله کودکی است که بودم

وسط یک آتلیه توی دانشگاه یک‌ میز بزرگ گذاشتند و از استاد خواستن که روی یک کاغذ بزرگ طرحی بزنه. استاد فرمودند چی بکشم براتون؟. صدا تو صدا بلند شد که استاد چی بکش استاد چی بکش که ،یکهو یه خانمی گفت استاد خودتونو بکشید و گریه کرد!

من پشت سر استاد ایستاده بودم گفتم استاد ولشون کنید یه اسب بکشید.

و اسب کشید.

اسب کشیدا

شاید شاهکار طراحی استاد نصیب دانشکده هنر ما شد. اگرچه دیگه هیچ وقت اون طراحی رو ندیدیم.

در طول این سال‌ها خیلی ها از من پرسیدند که آیا استاد فرشچیان تابه‌حال با شما ملاقات کرده؟ و من تنها ملاقاتم همون حدود ده دقیقه‌ای بود که پشت سر استاد داشتم طراحی‌ش رو تماشا می‌کردم. و شاید استاد اصلا من رو ندید.

از دیروز که خبر سفر استاد رو شنیدم خیلی از اظهارنظرهای کینه توزانه و به طور کل برآمده از حماقت رو از برخی که خودشون رو هنرمند می‌دونن شنیدم تصیمیم گرفتم این چند کلمه رو برای شما بنویسم!

اول اینکه هنر بالذات برای خود من هیچ وقت ارزشی نداشته، یعنی اگر تمام عالم یک صدا بگن تو توی دنیای هنر جایگاهی نداری نه ناراحت میشم نه چیز دیگه ای اما اینکه بی‌هنرانی رو می‌بینم که با استدلال‌های آبکی و بدون پشتوانه می‌خوام ثابت کنند که محمود فرشچیان هنرمند پیشرو و موفقی نبوده و آثارش از درجه کیفی پایین هنری برخورداره، خیلی ناراحتم می‌کنه.

این کینه‌توزی روشنفکر مآبانه، چند تا دلیل داره اول اینکه این زبون بسته ها حتی آرزوی اینکه به حداقل تکنینک و فهم بصری محمود فرشچیان برسند براشون آرزو است و دست نیافتنی، دوم اینکه شان جایگاهی که محصول محمود فرشچیان داره خیلی بزرگ تر از لباس کوچیک هنره، البته هنری که تو دنیا بهش میگن هنر! که چه بسا بسیاری‌اش مصداق بل هم اضل!

من آثار هنرمندی در درجه محمود فرشچیان رو بالاتر از شان هنرِ حتی اصیل و حقیقت محور می‌دونم.

این تمنای خالصانه به جانب معشوق حقیقی خلقت و اولیای این معشوق است. پس در نتیجه این زبان بسته ها فهمی از این مطلب نخواهند داشت.

اصل حق حضرت امیر المومنین است. هر کس به انداره ارادت و محبتی که به ایشات دارن قرب پیدا میکنند به ساحت مقدس حق و هر چه نزدیکتر، بلا بیشتر.

خیلی از ماها که ادعای محبت می‌کنم و حرف محبت می‌زنیم به انداره محبتمان بلا نمیکشیم. حال آنکه عاشق حقیقی و آیینه جمال علی (حضرت خیر النساء) بیشترین بلا رو کشیدند.

در پایان باید عرض کنم که کسی مثل محمود فرشچیان دیگه تکرار نمی‌شه.،»

اخبارجدیدترین

«کودکی» به دنبال صلح است؛ خاطره‌ای از بازیگر خردسال فوت شده!

روضه‌خوان عصر عاشورا به میدان ولیعصر (عج) رسید

ماجرای «رقص سرخ‌پوستی» ۳ مرحله‌ای؛ گذشته‌ای که فراموش نمی‌شود

به گزارش خبرنگار مهر، حسن روح‌الامین هنرمند. نقاش که آثار دینی و مذهبی بسیاری را برای ائمه اطهار علیهم السلام ترسیم کرده است، پس از درگذشت محمود فرشچیان، دلنوشته‌ای را برای استاد برجسته نگارگر ایرانی منتشر کرد.

وی نوشت: «وقتی خودم رو در مواجهه با استاد بزرگ (پیرغلام آستان اهل بیت علیهم السلام) محمود فرشچیان می‌بینم یاد چند مقطع می‌افتم اولیش برمی‌گرده به سال هفتاد و یک زمانی که هفت سالم بود؛ در منزل دایی بزرگم روی یک دیوار گچی درون یک قاب فلزی یک شاهکار تاریخی و ترجیع بند تصویری از محتشم نقاشان اهل بیت نقش بسته بود. خیلی‌ها می‌گفتند این کار یک روضه مصور و بدون صداست و همه چیز رو راجع به ماجرای کربلا گفته. زین واژگون‌مخدرات حرم و اسبی بدون سوار!

یادم‌نمیاد از کِی آتش عشق حسینی در دلم شعله گرفت اما دیدن این نقاشی انگار به من این نهیب رو می‌زد که تو هم بگو از این ماجرای پر حرارت و عشق کربلا.

یاد دارم که بارها و بارها با تکنیک‌های مختلف این نقاشی رو کپی کردم و هیچ کدوم هم خوب نشد! شاید اولین بارش بعد از همون شب اول مهمانی در خونه دایی بود. حس میکردم قاب این نقاشی پنجره‌ای هست از دیوار گچی خانه دایی من به ظهر سوزان روز دهم محرم سال ۶۱.

من تا آخر عمرم در نسبت با محمود فرشچیان بزرگ خودم رو همون مخاطب کوچک ۷ ساله بی سواد ولی علاقمند می‌بینم.

سال‌ها گذشت و در دوران دانشجویی، زمانی که دانشگاه رشته نگارگری اورده بود و ورودی‌های نگارگری حیاط دانشگاه رو پر کرده بودن، دهن به دهن می‌چرخید که استاد فرشچیان اومده دانشگاه. من چون در تمام زندگی‌ام اهل مرید و مراد بازی نبودم، از رفتارهای بچه‌ها در مواجهه با استاد فرشچیان تعجب می‌کردم. یادم میاد، دیگران و مخصوصا دخترهای کلاس حتی با دیدن استاد گریه هم کردند!

روح‌الامین: نسبت من با فرشچیان همان مخاطب ۷ ساله کودکی است که بودم

وسط یک آتلیه توی دانشگاه یک‌ میز بزرگ گذاشتند و از استاد خواستن که روی یک کاغذ بزرگ طرحی بزنه. استاد فرمودند چی بکشم براتون؟. صدا تو صدا بلند شد که استاد چی بکش استاد چی بکش که ،یکهو یه خانمی گفت استاد خودتونو بکشید و گریه کرد!

من پشت سر استاد ایستاده بودم گفتم استاد ولشون کنید یه اسب بکشید.

و اسب کشید.

اسب کشیدا

شاید شاهکار طراحی استاد نصیب دانشکده هنر ما شد. اگرچه دیگه هیچ وقت اون طراحی رو ندیدیم.

در طول این سال‌ها خیلی ها از من پرسیدند که آیا استاد فرشچیان تابه‌حال با شما ملاقات کرده؟ و من تنها ملاقاتم همون حدود ده دقیقه‌ای بود که پشت سر استاد داشتم طراحی‌ش رو تماشا می‌کردم. و شاید استاد اصلا من رو ندید.

از دیروز که خبر سفر استاد رو شنیدم خیلی از اظهارنظرهای کینه توزانه و به طور کل برآمده از حماقت رو از برخی که خودشون رو هنرمند می‌دونن شنیدم تصیمیم گرفتم این چند کلمه رو برای شما بنویسم!

اول اینکه هنر بالذات برای خود من هیچ وقت ارزشی نداشته، یعنی اگر تمام عالم یک صدا بگن تو توی دنیای هنر جایگاهی نداری نه ناراحت میشم نه چیز دیگه ای اما اینکه بی‌هنرانی رو می‌بینم که با استدلال‌های آبکی و بدون پشتوانه می‌خوام ثابت کنند که محمود فرشچیان هنرمند پیشرو و موفقی نبوده و آثارش از درجه کیفی پایین هنری برخورداره، خیلی ناراحتم می‌کنه.

این کینه‌توزی روشنفکر مآبانه، چند تا دلیل داره اول اینکه این زبون بسته ها حتی آرزوی اینکه به حداقل تکنینک و فهم بصری محمود فرشچیان برسند براشون آرزو است و دست نیافتنی، دوم اینکه شان جایگاهی که محصول محمود فرشچیان داره خیلی بزرگ تر از لباس کوچیک هنره، البته هنری که تو دنیا بهش میگن هنر! که چه بسا بسیاری‌اش مصداق بل هم اضل!

من آثار هنرمندی در درجه محمود فرشچیان رو بالاتر از شان هنرِ حتی اصیل و حقیقت محور می‌دونم.

این تمنای خالصانه به جانب معشوق حقیقی خلقت و اولیای این معشوق است. پس در نتیجه این زبان بسته ها فهمی از این مطلب نخواهند داشت.

اصل حق حضرت امیر المومنین است. هر کس به انداره ارادت و محبتی که به ایشات دارن قرب پیدا میکنند به ساحت مقدس حق و هر چه نزدیکتر، بلا بیشتر.

خیلی از ماها که ادعای محبت می‌کنم و حرف محبت می‌زنیم به انداره محبتمان بلا نمیکشیم. حال آنکه عاشق حقیقی و آیینه جمال علی (حضرت خیر النساء) بیشترین بلا رو کشیدند.

در پایان باید عرض کنم که کسی مثل محمود فرشچیان دیگه تکرار نمی‌شه.،»

به گزارش خبرنگار مهر، حسن روح‌الامین هنرمند. نقاش که آثار دینی و مذهبی بسیاری را برای ائمه اطهار علیهم السلام ترسیم کرده است، پس از درگذشت محمود فرشچیان، دلنوشته‌ای را برای استاد برجسته نگارگر ایرانی منتشر کرد.

وی نوشت: «وقتی خودم رو در مواجهه با استاد بزرگ (پیرغلام آستان اهل بیت علیهم السلام) محمود فرشچیان می‌بینم یاد چند مقطع می‌افتم اولیش برمی‌گرده به سال هفتاد و یک زمانی که هفت سالم بود؛ در منزل دایی بزرگم روی یک دیوار گچی درون یک قاب فلزی یک شاهکار تاریخی و ترجیع بند تصویری از محتشم نقاشان اهل بیت نقش بسته بود. خیلی‌ها می‌گفتند این کار یک روضه مصور و بدون صداست و همه چیز رو راجع به ماجرای کربلا گفته. زین واژگون‌مخدرات حرم و اسبی بدون سوار!

یادم‌نمیاد از کِی آتش عشق حسینی در دلم شعله گرفت اما دیدن این نقاشی انگار به من این نهیب رو می‌زد که تو هم بگو از این ماجرای پر حرارت و عشق کربلا.

یاد دارم که بارها و بارها با تکنیک‌های مختلف این نقاشی رو کپی کردم و هیچ کدوم هم خوب نشد! شاید اولین بارش بعد از همون شب اول مهمانی در خونه دایی بود. حس میکردم قاب این نقاشی پنجره‌ای هست از دیوار گچی خانه دایی من به ظهر سوزان روز دهم محرم سال ۶۱.

من تا آخر عمرم در نسبت با محمود فرشچیان بزرگ خودم رو همون مخاطب کوچک ۷ ساله بی سواد ولی علاقمند می‌بینم.

سال‌ها گذشت و در دوران دانشجویی، زمانی که دانشگاه رشته نگارگری اورده بود و ورودی‌های نگارگری حیاط دانشگاه رو پر کرده بودن، دهن به دهن می‌چرخید که استاد فرشچیان اومده دانشگاه. من چون در تمام زندگی‌ام اهل مرید و مراد بازی نبودم، از رفتارهای بچه‌ها در مواجهه با استاد فرشچیان تعجب می‌کردم. یادم میاد، دیگران و مخصوصا دخترهای کلاس حتی با دیدن استاد گریه هم کردند!

روح‌الامین: نسبت من با فرشچیان همان مخاطب ۷ ساله کودکی است که بودم

وسط یک آتلیه توی دانشگاه یک‌ میز بزرگ گذاشتند و از استاد خواستن که روی یک کاغذ بزرگ طرحی بزنه. استاد فرمودند چی بکشم براتون؟. صدا تو صدا بلند شد که استاد چی بکش استاد چی بکش که ،یکهو یه خانمی گفت استاد خودتونو بکشید و گریه کرد!

من پشت سر استاد ایستاده بودم گفتم استاد ولشون کنید یه اسب بکشید.

و اسب کشید.

اسب کشیدا

شاید شاهکار طراحی استاد نصیب دانشکده هنر ما شد. اگرچه دیگه هیچ وقت اون طراحی رو ندیدیم.

در طول این سال‌ها خیلی ها از من پرسیدند که آیا استاد فرشچیان تابه‌حال با شما ملاقات کرده؟ و من تنها ملاقاتم همون حدود ده دقیقه‌ای بود که پشت سر استاد داشتم طراحی‌ش رو تماشا می‌کردم. و شاید استاد اصلا من رو ندید.

از دیروز که خبر سفر استاد رو شنیدم خیلی از اظهارنظرهای کینه توزانه و به طور کل برآمده از حماقت رو از برخی که خودشون رو هنرمند می‌دونن شنیدم تصیمیم گرفتم این چند کلمه رو برای شما بنویسم!

اول اینکه هنر بالذات برای خود من هیچ وقت ارزشی نداشته، یعنی اگر تمام عالم یک صدا بگن تو توی دنیای هنر جایگاهی نداری نه ناراحت میشم نه چیز دیگه ای اما اینکه بی‌هنرانی رو می‌بینم که با استدلال‌های آبکی و بدون پشتوانه می‌خوام ثابت کنند که محمود فرشچیان هنرمند پیشرو و موفقی نبوده و آثارش از درجه کیفی پایین هنری برخورداره، خیلی ناراحتم می‌کنه.

این کینه‌توزی روشنفکر مآبانه، چند تا دلیل داره اول اینکه این زبون بسته ها حتی آرزوی اینکه به حداقل تکنینک و فهم بصری محمود فرشچیان برسند براشون آرزو است و دست نیافتنی، دوم اینکه شان جایگاهی که محصول محمود فرشچیان داره خیلی بزرگ تر از لباس کوچیک هنره، البته هنری که تو دنیا بهش میگن هنر! که چه بسا بسیاری‌اش مصداق بل هم اضل!

من آثار هنرمندی در درجه محمود فرشچیان رو بالاتر از شان هنرِ حتی اصیل و حقیقت محور می‌دونم.

این تمنای خالصانه به جانب معشوق حقیقی خلقت و اولیای این معشوق است. پس در نتیجه این زبان بسته ها فهمی از این مطلب نخواهند داشت.

اصل حق حضرت امیر المومنین است. هر کس به انداره ارادت و محبتی که به ایشات دارن قرب پیدا میکنند به ساحت مقدس حق و هر چه نزدیکتر، بلا بیشتر.

خیلی از ماها که ادعای محبت می‌کنم و حرف محبت می‌زنیم به انداره محبتمان بلا نمیکشیم. حال آنکه عاشق حقیقی و آیینه جمال علی (حضرت خیر النساء) بیشترین بلا رو کشیدند.

در پایان باید عرض کنم که کسی مثل محمود فرشچیان دیگه تکرار نمی‌شه.،»

پست قبلی

حامی سرسخت طلا طرفدار ارزهای دیجیتال شد / سینگال مهم به سرمایه‌گذاران

پست بعدی

حذف یارانه ۳ دهک در شهریور/ ۲۵ میلیون نفر از لیست یارانه خط می خورند

مربوطه پست ها

«کودکی» به دنبال صلح است؛ خاطره‌ای از بازیگر خردسال فوت شده!
هنر و فرهنگ

«کودکی» به دنبال صلح است؛ خاطره‌ای از بازیگر خردسال فوت شده!

۲۰ مرداد ۱۴۰۴
روضه‌خوان عصر عاشورا به میدان ولیعصر (عج) رسید
هنر و فرهنگ

روضه‌خوان عصر عاشورا به میدان ولیعصر (عج) رسید

۲۰ مرداد ۱۴۰۴
ماجرای «رقص سرخ‌پوستی» ۳ مرحله‌ای؛ گذشته‌ای که فراموش نمی‌شود
هنر و فرهنگ

ماجرای «رقص سرخ‌پوستی» ۳ مرحله‌ای؛ گذشته‌ای که فراموش نمی‌شود

۲۰ مرداد ۱۴۰۴
محل دفن استاد فرشچیان در آرامگاه صائب اصفهان مشخص شد
هنر و فرهنگ

محل دفن استاد فرشچیان در آرامگاه صائب اصفهان مشخص شد

۱۹ مرداد ۱۴۰۴
حفظ تعادل میان پیشکسوتان و جوانان؛ تالار هنر میزبان یک گروه نابینا شد
هنر و فرهنگ

حفظ تعادل میان پیشکسوتان و جوانان؛ تالار هنر میزبان یک گروه نابینا شد

۱۹ مرداد ۱۴۰۴
اجرای یک نمایش جدید در ادامه «ترور»؛ «چشم‌بادومی» کی به سینما می‌آید؟
هنر و فرهنگ

اجرای یک نمایش جدید در ادامه «ترور»؛ «چشم‌بادومی» کی به سینما می‌آید؟

۱۹ مرداد ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده + چهارده =

دانلود اپلیکیشن دانش جوین

جدیدترین اخبار

  • تخریب بیش از ۱۲ ساختمان در ترکیه در پی زلزله قوی ۶.۱ ریشتری
  • بهروزی‌فر: دشمن لحظه‌ای برای از بین بردن «انسجام ملی» درنگ نمی‌کند
  • «کودکی» به دنبال صلح است؛ خاطره‌ای از بازیگر خردسال فوت شده!
  • پنج استاندار برتر کشور در حوزه اقتصادی معرفی شدند
  • تاریخ بلیت ارزان پروازهای اربعین اعلام شد
  • پاسینیک
  • خرید سرور ایران و خارج
  • تجارتخانه آراد برندینگ
  • ویرایش مقاله
  • تابلو لایت باکس
  • قیمت سرور استوک اچ پی hp
  • خرید سرور hp
  • کاغذ a4
  • پرشین هتل
  • راحت ترین روش یادگیری انگلیسی
  • خرید سرور ابری
  • سنگ قبر

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.

خوش آمدید!

ورود به حساب کاربری خود در زیر

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای تنظیم مجدد رمز عبور خود وارد کنید.

ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.