دانش جوین
یکشنبه, مرداد ۱۲, ۱۴۰۴
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده
  • ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
دانش جوین
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
صفحه اصلی بین المللی

طبق یک کتاب جدید شکست دولت افغانستان از اصرار اوباما بر خروج آغاز شد

دانش جوین توسط دانش جوین
۰۹ بهمن ۱۴۰۰
در بین المللی
زمان خواندن: زمان موردنیاز برای مطالعه: 1 دقیقه
3
24
بازدیدها
اشتراک گذاری در تلگراماشتراک گذاری در توییتر
شکست دولت افغانستان از اصرار اوباما بر خروج آغاز شد

چاپ سریع کتاب «حساب و کتاب یک جنگ…» از کلکالن و میلز، فقط چهار ماه پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، نشان می‌دهد که چقدر برای فهم و تحلیل این شکست سهمگین غرب در افغانستان اشتیاق وجود دارد.

به گزارش دانشجو اینترنشنال،‌ به نقل از ایندیپندنت، نویسندگان به دلیل سال‌ها کار در افغانستان، به راحتی توانسته‌اند یک روایت جمع‌وجور از ماموریت غرب و شکست آن در آن کشور به دست دهند. تسلط آنان بر اتفاقات و تحولات ۲۰ سال گذشته در افغانستان، به خواننده کمک می‌کند که تصویر روشن‌تری از این ماموریت به دست آورد.

کلکالن، مشاور پیشین ژنرال دیوید پترائوس در عراق، و میلز، از کارشناسان حوزه دولت‌های ناکام، جفت مناسبی برای توضیح سقوط دولت افغانستان هستند. همان طور که در کتاب خود شرح می‌دهند، در این شکست مجموعه‌ای از عوامل نظامی و دولت‌داری دخیل بوده است. خروج شتاب‌زده و بدون دوراندیشی نیروهای غربی همان‌قدر به سقوط حکومت اشرف غنی کمک کرد، که فساد و سوء مدیریت دولتمردان افغان.

 اما، در پایان کتاب شاید خواننده به این نتیجه برسد که بازیگران غربی، به‌خصوص روسای جمهوری آمریکا، بار بیشتر ملامت را بر دوش دارند. آنها رئیس جمهوری اوباما را نقد می‌کنند که چطور همزمان با اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان در سال ۲۰۱۱، بر خروج نهایی تمام سربازان آمریکایی در سال ۲۰۱۴ تاکید می‌کرد.

موضوع خروج بر اساس یک جدول زمانی مشخص، از سوی ترامپ و بایدن نیز تکرار شد. نویسندگان می‌گویند که دولت‌های غربی با تاکید بر زمان خروج، «به طالبان پیام می‌دادند که چقدر باید دوام آورند. فرماندهان طالبان هم دقیقاً همان کار را کردند.»

از نظر آنان، عنصر مهم در برابر شورشیان، صبر و خروج بر اساس چگونگی وضعیت است.

آنان اعتقاد دارند که روستاییان افغان، به‌خصوص در مناطق پشتون‌نشین، پشت حکومت افغانستان را خالی کردند، چون نه حکومت می‌توانست از آنان در برابر طالبان محافظت کند، و نه نیروهای خارجی. نیروهای غربی مدام به ساعت خود برای خروج از آن کشور نگاه می‌کردند و نیروهای امنیتی افغان هم بدون پشتیبانی هوایی و لجستیکی خارجی، توان مبارزه با طالبان را نداشتند.

به نقل از یکی از مذاکره کنندگان طالبان، پیام این گروه به مردم محلی این بود: «شما پیام رئیس جمهوری آمریکا را شنیدید. وقتی خارجی‌ها در مرداد بیرون شوند، ما در شهریور اینجا خواهیم بود.»

در واقع، سقوط به همین سرعت رخ داد. هنوز خروج نیروهای غربی تکمیل نشده بود که اشرف غنی و دولتمردان دیگر به ترکیه و دبی فرار کردند، واحدهای ارتش یکی پس از دیگری سقوط کردند.

از نظر نویسندگان، سقوط ارتش افغانستان تدریجی بود و یکباره رخ نداد. طالبان پس از توافقات صلح دوحه، حملات خود را بر نیروهای نظامی افغان شدت بخشیدند؛ اما نظامیان افغان بدون پشتیبانی هوایی و ترابری آمریکا نمی‌توانستند هم‌زمان در چند ولایت، با طالبان بجنگند.

در اینجا، کلکالن و میلز از همان مشکلی سخن می‌گویند که در چند ماه گذشته مورد بحث بوده است: وابستگی ارتش افغانستان به نیروی هوایی آمریکا و آمریکایی‌سازی ارتش افغانستان. یک نمونه، اصرار آمریکایی‌ها بر تعویض هلیکوپترهای روسی میل-۱۷ با هلیکوپترهای بسیار پیچیده بلک‌هاوک بود که برای نظامیان افغان، استفاده و ترمیم آن پیچیده و دشوار بود. برعکس، نیروهای افغان راه بهره‌گیری و نگهداری از هلیکوپترهای روسی را به خوبی بلد بودند.

به گفته نویسندگان، «هدف از آن کار این نبود که ارتش افغانستان صاحب هلیکوپتر شود، مستقلانه از آن استفاده کند، و از پس ترمیم و نگهداریش برآید، بلکه باید به نیروهای نظامی آمریکا و ناتو وابسته می‌ماند.»

فاجعه از همین جا آغاز شد. وقتی آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند از افغانستان بیرون روند، نیروی هوایی افغانستان در نبودِ تکنیسین‌های آمریکایی، فلج شد. در فقدان پشتیبانی هوایی و ترابری، سربازان افغان در پاسگاه‌ها بدون غذا و مهمات در محاصره طالبان ماندند و مواضع خود را به آن جنگجویان واگذاشتند.

آنان بر نقش رهبری و مدیریت تاکید می‌کنند که خلأ آن، ماموریت غرب و بازسازی دولت در افغانستان را ناکام کرد. این نکته روشن است که دولت‌مردان افغان دست‌کم در هشت سال گذشته هیچ فکری به حال ضعف‌های ارتش، به‌ویژه وابستگی آن به نیروی هوایی آمریکا در افغانستان، نکردند.

این روزها، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و دولت‌مردان نزدیک به او تلاش زیادی دارند که عوامل عمده سقوط دولت افغانستان را در گفت‌وگوهای صلح آمریکا با طالبان در قطر، توقف حمایت هوایی از ارتش افغانستان جست‌وجو کنند. ولی نویسندگان کتاب، با آن که استراتژی‌های آمریکا را از جمله پیشبرد دو جنگ همزمان در عراق و افغانستان، نقد می‌کنند؛ اما در عین حال، باور دارند که «ناکامی مطلق در نپرداختن به مشکلاتی چون فساد، خویش و قوم‌پرستی در حکومت مرکزی، به اضافه ناتوانی نهادهای دولت در سطح استانی و محلی بود.»

در عین حال، آنان معتقدند که پرهیز آمریکایی‌ها از گفت‌وگو با طالبان و ادغام‌شان در دولت با پادرمیانی حامد کرزای پس از سال ۲۰۰۱، اشتباه استراتژیک غرب بود که باعث بازگشت طالبان به جنگ شد.

با آن که افغانستان تجربه دولت‌های نوگرا و مستحکم را دارد؛ اما در نهایت نویسندگان این کتاب هم مانند بسیاری از سیاستمداران غربی، بر این نظرند که غرب برداشت اشتباه از «جامعه قبایلی» افغانستان داشت. معنای این سخن آن است که افغانستان، مستعد نظام دموکراتیک مرکزی نبود.

اگر با استناد به کتاب، فساد نخبگان و ناتوانی نهادهای رسمی را از عوامل عمده سقوط دولت افغانستان به دست طالبان به شمار آوریم، طالبان و هر دولت دیگری هم می‌تواند دچار معضلات دولت‌های پیشین شود. سقوط دولت‌ها در افغانستان، پیش از آن که محصول نوع نظام سیاسی باشد، ثمره ناتوانی آن در مهار شورش‌های داخلی و توزیع مشروع و عادلانه قدرت است.

انتهای پیام

شکست دولت افغانستان از اصرار اوباما بر خروج آغاز شد

چاپ سریع کتاب «حساب و کتاب یک جنگ…» از کلکالن و میلز، فقط چهار ماه پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، نشان می‌دهد که چقدر برای فهم و تحلیل این شکست سهمگین غرب در افغانستان اشتیاق وجود دارد.

به گزارش دانشجو اینترنشنال،‌ به نقل از ایندیپندنت، نویسندگان به دلیل سال‌ها کار در افغانستان، به راحتی توانسته‌اند یک روایت جمع‌وجور از ماموریت غرب و شکست آن در آن کشور به دست دهند. تسلط آنان بر اتفاقات و تحولات ۲۰ سال گذشته در افغانستان، به خواننده کمک می‌کند که تصویر روشن‌تری از این ماموریت به دست آورد.

کلکالن، مشاور پیشین ژنرال دیوید پترائوس در عراق، و میلز، از کارشناسان حوزه دولت‌های ناکام، جفت مناسبی برای توضیح سقوط دولت افغانستان هستند. همان طور که در کتاب خود شرح می‌دهند، در این شکست مجموعه‌ای از عوامل نظامی و دولت‌داری دخیل بوده است. خروج شتاب‌زده و بدون دوراندیشی نیروهای غربی همان‌قدر به سقوط حکومت اشرف غنی کمک کرد، که فساد و سوء مدیریت دولتمردان افغان.

 اما، در پایان کتاب شاید خواننده به این نتیجه برسد که بازیگران غربی، به‌خصوص روسای جمهوری آمریکا، بار بیشتر ملامت را بر دوش دارند. آنها رئیس جمهوری اوباما را نقد می‌کنند که چطور همزمان با اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان در سال ۲۰۱۱، بر خروج نهایی تمام سربازان آمریکایی در سال ۲۰۱۴ تاکید می‌کرد.

موضوع خروج بر اساس یک جدول زمانی مشخص، از سوی ترامپ و بایدن نیز تکرار شد. نویسندگان می‌گویند که دولت‌های غربی با تاکید بر زمان خروج، «به طالبان پیام می‌دادند که چقدر باید دوام آورند. فرماندهان طالبان هم دقیقاً همان کار را کردند.»

از نظر آنان، عنصر مهم در برابر شورشیان، صبر و خروج بر اساس چگونگی وضعیت است.

آنان اعتقاد دارند که روستاییان افغان، به‌خصوص در مناطق پشتون‌نشین، پشت حکومت افغانستان را خالی کردند، چون نه حکومت می‌توانست از آنان در برابر طالبان محافظت کند، و نه نیروهای خارجی. نیروهای غربی مدام به ساعت خود برای خروج از آن کشور نگاه می‌کردند و نیروهای امنیتی افغان هم بدون پشتیبانی هوایی و لجستیکی خارجی، توان مبارزه با طالبان را نداشتند.

به نقل از یکی از مذاکره کنندگان طالبان، پیام این گروه به مردم محلی این بود: «شما پیام رئیس جمهوری آمریکا را شنیدید. وقتی خارجی‌ها در مرداد بیرون شوند، ما در شهریور اینجا خواهیم بود.»

در واقع، سقوط به همین سرعت رخ داد. هنوز خروج نیروهای غربی تکمیل نشده بود که اشرف غنی و دولتمردان دیگر به ترکیه و دبی فرار کردند، واحدهای ارتش یکی پس از دیگری سقوط کردند.

از نظر نویسندگان، سقوط ارتش افغانستان تدریجی بود و یکباره رخ نداد. طالبان پس از توافقات صلح دوحه، حملات خود را بر نیروهای نظامی افغان شدت بخشیدند؛ اما نظامیان افغان بدون پشتیبانی هوایی و ترابری آمریکا نمی‌توانستند هم‌زمان در چند ولایت، با طالبان بجنگند.

در اینجا، کلکالن و میلز از همان مشکلی سخن می‌گویند که در چند ماه گذشته مورد بحث بوده است: وابستگی ارتش افغانستان به نیروی هوایی آمریکا و آمریکایی‌سازی ارتش افغانستان. یک نمونه، اصرار آمریکایی‌ها بر تعویض هلیکوپترهای روسی میل-۱۷ با هلیکوپترهای بسیار پیچیده بلک‌هاوک بود که برای نظامیان افغان، استفاده و ترمیم آن پیچیده و دشوار بود. برعکس، نیروهای افغان راه بهره‌گیری و نگهداری از هلیکوپترهای روسی را به خوبی بلد بودند.

به گفته نویسندگان، «هدف از آن کار این نبود که ارتش افغانستان صاحب هلیکوپتر شود، مستقلانه از آن استفاده کند، و از پس ترمیم و نگهداریش برآید، بلکه باید به نیروهای نظامی آمریکا و ناتو وابسته می‌ماند.»

فاجعه از همین جا آغاز شد. وقتی آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند از افغانستان بیرون روند، نیروی هوایی افغانستان در نبودِ تکنیسین‌های آمریکایی، فلج شد. در فقدان پشتیبانی هوایی و ترابری، سربازان افغان در پاسگاه‌ها بدون غذا و مهمات در محاصره طالبان ماندند و مواضع خود را به آن جنگجویان واگذاشتند.

آنان بر نقش رهبری و مدیریت تاکید می‌کنند که خلأ آن، ماموریت غرب و بازسازی دولت در افغانستان را ناکام کرد. این نکته روشن است که دولت‌مردان افغان دست‌کم در هشت سال گذشته هیچ فکری به حال ضعف‌های ارتش، به‌ویژه وابستگی آن به نیروی هوایی آمریکا در افغانستان، نکردند.

این روزها، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و دولت‌مردان نزدیک به او تلاش زیادی دارند که عوامل عمده سقوط دولت افغانستان را در گفت‌وگوهای صلح آمریکا با طالبان در قطر، توقف حمایت هوایی از ارتش افغانستان جست‌وجو کنند. ولی نویسندگان کتاب، با آن که استراتژی‌های آمریکا را از جمله پیشبرد دو جنگ همزمان در عراق و افغانستان، نقد می‌کنند؛ اما در عین حال، باور دارند که «ناکامی مطلق در نپرداختن به مشکلاتی چون فساد، خویش و قوم‌پرستی در حکومت مرکزی، به اضافه ناتوانی نهادهای دولت در سطح استانی و محلی بود.»

در عین حال، آنان معتقدند که پرهیز آمریکایی‌ها از گفت‌وگو با طالبان و ادغام‌شان در دولت با پادرمیانی حامد کرزای پس از سال ۲۰۰۱، اشتباه استراتژیک غرب بود که باعث بازگشت طالبان به جنگ شد.

با آن که افغانستان تجربه دولت‌های نوگرا و مستحکم را دارد؛ اما در نهایت نویسندگان این کتاب هم مانند بسیاری از سیاستمداران غربی، بر این نظرند که غرب برداشت اشتباه از «جامعه قبایلی» افغانستان داشت. معنای این سخن آن است که افغانستان، مستعد نظام دموکراتیک مرکزی نبود.

اگر با استناد به کتاب، فساد نخبگان و ناتوانی نهادهای رسمی را از عوامل عمده سقوط دولت افغانستان به دست طالبان به شمار آوریم، طالبان و هر دولت دیگری هم می‌تواند دچار معضلات دولت‌های پیشین شود. سقوط دولت‌ها در افغانستان، پیش از آن که محصول نوع نظام سیاسی باشد، ثمره ناتوانی آن در مهار شورش‌های داخلی و توزیع مشروع و عادلانه قدرت است.

انتهای پیام

اخبارجدیدترین

واکنش آمریکا به ناآرامی‌ها در بغداد/ الکاظمی امروز را تعطیل رسمی اعلام کرد

درخواست بلینکن برای صحبت با لاوروف؛ وزیر خارجه آمریکا: به روسیه پیشنهاد توافق داده‌ایم

چرا عربستان نفت روسیه را می‌خرد؟

شکست دولت افغانستان از اصرار اوباما بر خروج آغاز شد

چاپ سریع کتاب «حساب و کتاب یک جنگ…» از کلکالن و میلز، فقط چهار ماه پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، نشان می‌دهد که چقدر برای فهم و تحلیل این شکست سهمگین غرب در افغانستان اشتیاق وجود دارد.

به گزارش دانشجو اینترنشنال،‌ به نقل از ایندیپندنت، نویسندگان به دلیل سال‌ها کار در افغانستان، به راحتی توانسته‌اند یک روایت جمع‌وجور از ماموریت غرب و شکست آن در آن کشور به دست دهند. تسلط آنان بر اتفاقات و تحولات ۲۰ سال گذشته در افغانستان، به خواننده کمک می‌کند که تصویر روشن‌تری از این ماموریت به دست آورد.

کلکالن، مشاور پیشین ژنرال دیوید پترائوس در عراق، و میلز، از کارشناسان حوزه دولت‌های ناکام، جفت مناسبی برای توضیح سقوط دولت افغانستان هستند. همان طور که در کتاب خود شرح می‌دهند، در این شکست مجموعه‌ای از عوامل نظامی و دولت‌داری دخیل بوده است. خروج شتاب‌زده و بدون دوراندیشی نیروهای غربی همان‌قدر به سقوط حکومت اشرف غنی کمک کرد، که فساد و سوء مدیریت دولتمردان افغان.

 اما، در پایان کتاب شاید خواننده به این نتیجه برسد که بازیگران غربی، به‌خصوص روسای جمهوری آمریکا، بار بیشتر ملامت را بر دوش دارند. آنها رئیس جمهوری اوباما را نقد می‌کنند که چطور همزمان با اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان در سال ۲۰۱۱، بر خروج نهایی تمام سربازان آمریکایی در سال ۲۰۱۴ تاکید می‌کرد.

موضوع خروج بر اساس یک جدول زمانی مشخص، از سوی ترامپ و بایدن نیز تکرار شد. نویسندگان می‌گویند که دولت‌های غربی با تاکید بر زمان خروج، «به طالبان پیام می‌دادند که چقدر باید دوام آورند. فرماندهان طالبان هم دقیقاً همان کار را کردند.»

از نظر آنان، عنصر مهم در برابر شورشیان، صبر و خروج بر اساس چگونگی وضعیت است.

آنان اعتقاد دارند که روستاییان افغان، به‌خصوص در مناطق پشتون‌نشین، پشت حکومت افغانستان را خالی کردند، چون نه حکومت می‌توانست از آنان در برابر طالبان محافظت کند، و نه نیروهای خارجی. نیروهای غربی مدام به ساعت خود برای خروج از آن کشور نگاه می‌کردند و نیروهای امنیتی افغان هم بدون پشتیبانی هوایی و لجستیکی خارجی، توان مبارزه با طالبان را نداشتند.

به نقل از یکی از مذاکره کنندگان طالبان، پیام این گروه به مردم محلی این بود: «شما پیام رئیس جمهوری آمریکا را شنیدید. وقتی خارجی‌ها در مرداد بیرون شوند، ما در شهریور اینجا خواهیم بود.»

در واقع، سقوط به همین سرعت رخ داد. هنوز خروج نیروهای غربی تکمیل نشده بود که اشرف غنی و دولتمردان دیگر به ترکیه و دبی فرار کردند، واحدهای ارتش یکی پس از دیگری سقوط کردند.

از نظر نویسندگان، سقوط ارتش افغانستان تدریجی بود و یکباره رخ نداد. طالبان پس از توافقات صلح دوحه، حملات خود را بر نیروهای نظامی افغان شدت بخشیدند؛ اما نظامیان افغان بدون پشتیبانی هوایی و ترابری آمریکا نمی‌توانستند هم‌زمان در چند ولایت، با طالبان بجنگند.

در اینجا، کلکالن و میلز از همان مشکلی سخن می‌گویند که در چند ماه گذشته مورد بحث بوده است: وابستگی ارتش افغانستان به نیروی هوایی آمریکا و آمریکایی‌سازی ارتش افغانستان. یک نمونه، اصرار آمریکایی‌ها بر تعویض هلیکوپترهای روسی میل-۱۷ با هلیکوپترهای بسیار پیچیده بلک‌هاوک بود که برای نظامیان افغان، استفاده و ترمیم آن پیچیده و دشوار بود. برعکس، نیروهای افغان راه بهره‌گیری و نگهداری از هلیکوپترهای روسی را به خوبی بلد بودند.

به گفته نویسندگان، «هدف از آن کار این نبود که ارتش افغانستان صاحب هلیکوپتر شود، مستقلانه از آن استفاده کند، و از پس ترمیم و نگهداریش برآید، بلکه باید به نیروهای نظامی آمریکا و ناتو وابسته می‌ماند.»

فاجعه از همین جا آغاز شد. وقتی آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند از افغانستان بیرون روند، نیروی هوایی افغانستان در نبودِ تکنیسین‌های آمریکایی، فلج شد. در فقدان پشتیبانی هوایی و ترابری، سربازان افغان در پاسگاه‌ها بدون غذا و مهمات در محاصره طالبان ماندند و مواضع خود را به آن جنگجویان واگذاشتند.

آنان بر نقش رهبری و مدیریت تاکید می‌کنند که خلأ آن، ماموریت غرب و بازسازی دولت در افغانستان را ناکام کرد. این نکته روشن است که دولت‌مردان افغان دست‌کم در هشت سال گذشته هیچ فکری به حال ضعف‌های ارتش، به‌ویژه وابستگی آن به نیروی هوایی آمریکا در افغانستان، نکردند.

این روزها، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و دولت‌مردان نزدیک به او تلاش زیادی دارند که عوامل عمده سقوط دولت افغانستان را در گفت‌وگوهای صلح آمریکا با طالبان در قطر، توقف حمایت هوایی از ارتش افغانستان جست‌وجو کنند. ولی نویسندگان کتاب، با آن که استراتژی‌های آمریکا را از جمله پیشبرد دو جنگ همزمان در عراق و افغانستان، نقد می‌کنند؛ اما در عین حال، باور دارند که «ناکامی مطلق در نپرداختن به مشکلاتی چون فساد، خویش و قوم‌پرستی در حکومت مرکزی، به اضافه ناتوانی نهادهای دولت در سطح استانی و محلی بود.»

در عین حال، آنان معتقدند که پرهیز آمریکایی‌ها از گفت‌وگو با طالبان و ادغام‌شان در دولت با پادرمیانی حامد کرزای پس از سال ۲۰۰۱، اشتباه استراتژیک غرب بود که باعث بازگشت طالبان به جنگ شد.

با آن که افغانستان تجربه دولت‌های نوگرا و مستحکم را دارد؛ اما در نهایت نویسندگان این کتاب هم مانند بسیاری از سیاستمداران غربی، بر این نظرند که غرب برداشت اشتباه از «جامعه قبایلی» افغانستان داشت. معنای این سخن آن است که افغانستان، مستعد نظام دموکراتیک مرکزی نبود.

اگر با استناد به کتاب، فساد نخبگان و ناتوانی نهادهای رسمی را از عوامل عمده سقوط دولت افغانستان به دست طالبان به شمار آوریم، طالبان و هر دولت دیگری هم می‌تواند دچار معضلات دولت‌های پیشین شود. سقوط دولت‌ها در افغانستان، پیش از آن که محصول نوع نظام سیاسی باشد، ثمره ناتوانی آن در مهار شورش‌های داخلی و توزیع مشروع و عادلانه قدرت است.

انتهای پیام

شکست دولت افغانستان از اصرار اوباما بر خروج آغاز شد

چاپ سریع کتاب «حساب و کتاب یک جنگ…» از کلکالن و میلز، فقط چهار ماه پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، نشان می‌دهد که چقدر برای فهم و تحلیل این شکست سهمگین غرب در افغانستان اشتیاق وجود دارد.

به گزارش دانشجو اینترنشنال،‌ به نقل از ایندیپندنت، نویسندگان به دلیل سال‌ها کار در افغانستان، به راحتی توانسته‌اند یک روایت جمع‌وجور از ماموریت غرب و شکست آن در آن کشور به دست دهند. تسلط آنان بر اتفاقات و تحولات ۲۰ سال گذشته در افغانستان، به خواننده کمک می‌کند که تصویر روشن‌تری از این ماموریت به دست آورد.

کلکالن، مشاور پیشین ژنرال دیوید پترائوس در عراق، و میلز، از کارشناسان حوزه دولت‌های ناکام، جفت مناسبی برای توضیح سقوط دولت افغانستان هستند. همان طور که در کتاب خود شرح می‌دهند، در این شکست مجموعه‌ای از عوامل نظامی و دولت‌داری دخیل بوده است. خروج شتاب‌زده و بدون دوراندیشی نیروهای غربی همان‌قدر به سقوط حکومت اشرف غنی کمک کرد، که فساد و سوء مدیریت دولتمردان افغان.

 اما، در پایان کتاب شاید خواننده به این نتیجه برسد که بازیگران غربی، به‌خصوص روسای جمهوری آمریکا، بار بیشتر ملامت را بر دوش دارند. آنها رئیس جمهوری اوباما را نقد می‌کنند که چطور همزمان با اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان در سال ۲۰۱۱، بر خروج نهایی تمام سربازان آمریکایی در سال ۲۰۱۴ تاکید می‌کرد.

موضوع خروج بر اساس یک جدول زمانی مشخص، از سوی ترامپ و بایدن نیز تکرار شد. نویسندگان می‌گویند که دولت‌های غربی با تاکید بر زمان خروج، «به طالبان پیام می‌دادند که چقدر باید دوام آورند. فرماندهان طالبان هم دقیقاً همان کار را کردند.»

از نظر آنان، عنصر مهم در برابر شورشیان، صبر و خروج بر اساس چگونگی وضعیت است.

آنان اعتقاد دارند که روستاییان افغان، به‌خصوص در مناطق پشتون‌نشین، پشت حکومت افغانستان را خالی کردند، چون نه حکومت می‌توانست از آنان در برابر طالبان محافظت کند، و نه نیروهای خارجی. نیروهای غربی مدام به ساعت خود برای خروج از آن کشور نگاه می‌کردند و نیروهای امنیتی افغان هم بدون پشتیبانی هوایی و لجستیکی خارجی، توان مبارزه با طالبان را نداشتند.

به نقل از یکی از مذاکره کنندگان طالبان، پیام این گروه به مردم محلی این بود: «شما پیام رئیس جمهوری آمریکا را شنیدید. وقتی خارجی‌ها در مرداد بیرون شوند، ما در شهریور اینجا خواهیم بود.»

در واقع، سقوط به همین سرعت رخ داد. هنوز خروج نیروهای غربی تکمیل نشده بود که اشرف غنی و دولتمردان دیگر به ترکیه و دبی فرار کردند، واحدهای ارتش یکی پس از دیگری سقوط کردند.

از نظر نویسندگان، سقوط ارتش افغانستان تدریجی بود و یکباره رخ نداد. طالبان پس از توافقات صلح دوحه، حملات خود را بر نیروهای نظامی افغان شدت بخشیدند؛ اما نظامیان افغان بدون پشتیبانی هوایی و ترابری آمریکا نمی‌توانستند هم‌زمان در چند ولایت، با طالبان بجنگند.

در اینجا، کلکالن و میلز از همان مشکلی سخن می‌گویند که در چند ماه گذشته مورد بحث بوده است: وابستگی ارتش افغانستان به نیروی هوایی آمریکا و آمریکایی‌سازی ارتش افغانستان. یک نمونه، اصرار آمریکایی‌ها بر تعویض هلیکوپترهای روسی میل-۱۷ با هلیکوپترهای بسیار پیچیده بلک‌هاوک بود که برای نظامیان افغان، استفاده و ترمیم آن پیچیده و دشوار بود. برعکس، نیروهای افغان راه بهره‌گیری و نگهداری از هلیکوپترهای روسی را به خوبی بلد بودند.

به گفته نویسندگان، «هدف از آن کار این نبود که ارتش افغانستان صاحب هلیکوپتر شود، مستقلانه از آن استفاده کند، و از پس ترمیم و نگهداریش برآید، بلکه باید به نیروهای نظامی آمریکا و ناتو وابسته می‌ماند.»

فاجعه از همین جا آغاز شد. وقتی آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند از افغانستان بیرون روند، نیروی هوایی افغانستان در نبودِ تکنیسین‌های آمریکایی، فلج شد. در فقدان پشتیبانی هوایی و ترابری، سربازان افغان در پاسگاه‌ها بدون غذا و مهمات در محاصره طالبان ماندند و مواضع خود را به آن جنگجویان واگذاشتند.

آنان بر نقش رهبری و مدیریت تاکید می‌کنند که خلأ آن، ماموریت غرب و بازسازی دولت در افغانستان را ناکام کرد. این نکته روشن است که دولت‌مردان افغان دست‌کم در هشت سال گذشته هیچ فکری به حال ضعف‌های ارتش، به‌ویژه وابستگی آن به نیروی هوایی آمریکا در افغانستان، نکردند.

این روزها، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و دولت‌مردان نزدیک به او تلاش زیادی دارند که عوامل عمده سقوط دولت افغانستان را در گفت‌وگوهای صلح آمریکا با طالبان در قطر، توقف حمایت هوایی از ارتش افغانستان جست‌وجو کنند. ولی نویسندگان کتاب، با آن که استراتژی‌های آمریکا را از جمله پیشبرد دو جنگ همزمان در عراق و افغانستان، نقد می‌کنند؛ اما در عین حال، باور دارند که «ناکامی مطلق در نپرداختن به مشکلاتی چون فساد، خویش و قوم‌پرستی در حکومت مرکزی، به اضافه ناتوانی نهادهای دولت در سطح استانی و محلی بود.»

در عین حال، آنان معتقدند که پرهیز آمریکایی‌ها از گفت‌وگو با طالبان و ادغام‌شان در دولت با پادرمیانی حامد کرزای پس از سال ۲۰۰۱، اشتباه استراتژیک غرب بود که باعث بازگشت طالبان به جنگ شد.

با آن که افغانستان تجربه دولت‌های نوگرا و مستحکم را دارد؛ اما در نهایت نویسندگان این کتاب هم مانند بسیاری از سیاستمداران غربی، بر این نظرند که غرب برداشت اشتباه از «جامعه قبایلی» افغانستان داشت. معنای این سخن آن است که افغانستان، مستعد نظام دموکراتیک مرکزی نبود.

اگر با استناد به کتاب، فساد نخبگان و ناتوانی نهادهای رسمی را از عوامل عمده سقوط دولت افغانستان به دست طالبان به شمار آوریم، طالبان و هر دولت دیگری هم می‌تواند دچار معضلات دولت‌های پیشین شود. سقوط دولت‌ها در افغانستان، پیش از آن که محصول نوع نظام سیاسی باشد، ثمره ناتوانی آن در مهار شورش‌های داخلی و توزیع مشروع و عادلانه قدرت است.

انتهای پیام

برچسب ها: افغانستان
پست قبلی

اردوغان رسانه‌های ترکیه را تهدید کرد

پست بعدی

خطر از بیخ گوش ستاره سنگالی لیورپول گذشت

مربوطه پست ها

واکنش آمریکا به ناآرامی‌ها در بغداد/ الکاظمی امروز را تعطیل رسمی اعلام کرد
بین المللی

واکنش آمریکا به ناآرامی‌ها در بغداد/ الکاظمی امروز را تعطیل رسمی اعلام کرد

۰۹ مرداد ۱۴۰۱
درخواست بلینکن برای صحبت با لاوروف؛ وزیر خارجه آمریکا: به روسیه پیشنهاد توافق داده‌ایم
بین المللی

درخواست بلینکن برای صحبت با لاوروف؛ وزیر خارجه آمریکا: به روسیه پیشنهاد توافق داده‌ایم

۰۶ مرداد ۱۴۰۱
چرا عربستان نفت روسیه را می‌خرد؟
بین المللی

چرا عربستان نفت روسیه را می‌خرد؟

۰۶ مرداد ۱۴۰۱
اردوغان: پوتین خواستار همکاری در ساخت پهپادهای بیرقدار است
بین المللی

اردوغان: پوتین خواستار همکاری در ساخت پهپادهای بیرقدار است

۰۵ مرداد ۱۴۰۱
بنی گانتس: پدافند روسیه به سوی جنگنده‌های اسراییل در سوریه موشک شلیک کرده است
بین المللی

بنی گانتس: پدافند روسیه به سوی جنگنده‌های اسراییل در سوریه موشک شلیک کرده است

۰۵ مرداد ۱۴۰۱
امیر قطر؛ تأثیرگذارترین شخصیت مسلمان جهان در سال ۲۰۲۲
بین المللی

امیر قطر؛ تأثیرگذارترین شخصیت مسلمان جهان در سال ۲۰۲۲

۰۵ مرداد ۱۴۰۱

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − سه =

دانلود اپلیکیشن دانش جوین

جدیدترین اخبار

  • پرداخت ۴۴ درصد مطالبات گندم‌کاران؛ کشت برنج در ۳ استان
  • دمای هوا به ۵۰ درجه می‌رسد؛ افزایش ۲ درجه‌ای در اکثر نقاط کشور
  • غربالگری هپاتیت در معتادان تحت درمان از اواخر شهریور؛ درمان رایگان هپاتیت در کشور
  • تحویل یک رام قطار ملی به متروی تهران/ شهرداری تکلیف قانونی در زمینه آب ندارد
  • قرارداد خانه اندیشمندان به پایان رسیده است
  • پاسینیک
  • خرید سرور ایران و خارج
  • تجارتخانه آراد برندینگ
  • ویرایش مقاله
  • تابلو لایت باکس
  • قیمت سرور استوک اچ پی hp
  • خرید سرور hp
  • کاغذ a4
  • پرشین هتل
  • راحت ترین روش یادگیری انگلیسی
  • خرید سرور ابری

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.

خوش آمدید!

ورود به حساب کاربری خود در زیر

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای تنظیم مجدد رمز عبور خود وارد کنید.

ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.