دانش جوین
چهارشنبه, مرداد ۸, ۱۴۰۴
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده
  • ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
دانش جوین
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
صفحه اصلی هنر و فرهنگ

لزوم توجه به الگوهایی از بازار هنر که سبب تضعیف هنر و هنرمند می‌شود

مهر نیوز توسط مهر نیوز
۲۴ دی ۱۴۰۳
در هنر و فرهنگ
زمان خواندن: زمان موردنیاز برای مطالعه: 1 دقیقه
0
لزوم توجه به الگوهایی از بازار هنر که سبب تضعیف هنر و هنرمند می‌شود
1
بازدیدها
اشتراک گذاری در تلگراماشتراک گذاری در توییتر

به گزارش خبرنگار مهر، انجمن‌های هنری یا صنوف هنری نقش مهمی در حمایت از هنر و هنرمندان دارند و کارکردهای آنها عموما در راستای تحقق این حمایت شکل می‌گیرد. انجمن‌های هنری فضایی برای تعامل و همکاری بین هنرمندان ایجاد می‌کنند که می‌توانند به تبادل ایده‌ها و تجربیات منجر شود و با برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی، فرصت‌های یادگیری برای اعضایشان فراهم می‌آورند. انجمن‌های هنری با ایجاد زیرساخت برای حمایت از هنرمندان، بازارها و فرصت‌های آموزشی در اقتصاد هنر و صنایع هنری نقش اساسی ایفا می‌کنند. این تلاش‌ها به تقویت و توسعه هنر و فرهنگ در جوامع مختلف کمک می‌کنند اما گاهی نیز برخی از این صنوف، تعاریف مختلفی از مباحث اقتصاد هنر ارائه می‌کنند که آنها را منتسب به نمونه‌ها و تجربه‌های غربی می‌کنند، چه بسا که این تجربه‌ها مناسب همان کشورهاست نه ایران که سازوکار هنر و اقتصاد هنر در آن جور دیگری تعریف می‌شود. سعید فلاح فر هنرمند عکاس، پژوهشگر و منتقد هنری در قالب یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، با اشاره به هنر بازاری و ساختار بازار هنری، نقبی به اقتصاد هنر و آسیب‌های وارده به هنر و تضعیف آن زده است.

در ادامه مشروح این یادداشت را می‌خوانید.

«گذشته از اختلافاتی که در تفسیر معانی «صنف» و «صنعت» و «شغل» و «هنر» و «مهارت» و «حرفه» و … وجود دارد، مدتی است که شعارهای «اقتصاد هنر» در بخش‌های مدیریتی و صنوف منسوب به هنر، اعم از هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی اغلب به یک نتیجه واحد با عبارتی نزدیک به «خودگردانی» منجر می‌شود. (از سینما اسم نیاوردم، چون سازوکار اقتصادی و صنعتی متفاوتی دارد.) طرفداران این نظریه معتقدند اثر هنری خوب حتماً و لاجرم با اقبال مخاطب و درنتیجه کسب درآمد همراه خواهد شد و فقط بی‌هنران نگران چنین بازاری هستند. از نظر ایشان هنرهای مذکور برای بقا و ارتقا، باید بتوانند به استقلال کامل مالی برسند. تئاتر درآمدزا باشد. موسیقی درآمدزا باشد. هنرهای تجسمی درآمدزا باشد. بدون نیاز به حمایت‌های مالی خارج از متن و به ویژه بدون نیاز به حمایت‌های دولتی. البته طرح و ترویج این نظریه در سال‌های گذشته به کام تعدادی از مدیران دولتی هم خوش آمده تا درحالی که از عملکرد نظارتی خود عقب‌نشینی نمی‌کنند، مسئولیتی هم در حوزه حمایت به عهده نگیرند.

نمونه‌ها و تجربه‌های غربی، هر چه باشد، مناسب همان فرهنگ و اقتصاد غرب است. نتیجه چنین نگاهی در بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، چیزی نخواهد بود غیر از تمایل اجباری به هنربازاری و مهارت‌هایی که فارغ از الزامات فرهنگی و هنری می‌تواند درآمد و بازگشت سرمایه‌گذاری را تضمین کند. هنری که به‌جای ارتقا سلیقه عمومی، به دام عوام‌پسندی می‌افتد. نمایش بازاری، موسیقی بازاری، هنر بازاری. (اگرچه این معنا از بازار در فرهنگ و اقتصاد ضرورت دارد، اما کمکی به هنر نمی‌کند. حتی می‌تواند در درازمدت، سوتفاهمات آسیب‌زایی به جا بگذارد.) حمایت بخش‌های خصوصی از هنر هم یا همراه با اعمال سلیقه‌های خارج از قاعده است یا به همان درآمدها و بازخوردهای عامیانه و تبلیغاتی برمی‌گردد.

از سویی به‌نظر می‌رسد این قبیل دیدگاه‌ها مربوط به ساختار بازار است و ارتباطی به ماهیت و هویت هنر ندارد. یا حداکثر فعالیت‌های صنفی و مهارتی را با معنای ذاتی هنر اشتباه گرفته است. در این مواجهه پول‌محور؛ حتی تفاوت‌های ماهوی اقتصاد موسیقی و نمایش و تجسمی یا تفاوت تولید ثروت به جای ورود برنامه‌ریزان به گردش‌های مالی و کسب درآمد، به‌درستی درک نمی‌شود.

اگر چنین استدلال‌هایی را بتوان برای چند لحظه پذیرفت، بلافاصله حوزه‌های دیگری به ذهن می‌رسند که در فشارهای اقتصادی، امکان خودگردانی آن‌ها به مراتب ساده‌تر از حوزه هنر است اما هرگز دچار چنین اشتباهات و توجیهاتی نشده‌اند. مثلاً چرا برخلاف اصل سی قانون‌ اساسی در موضوع آموزش رایگان، نهاد آموزش مکلف به خودگردانی و درآمدزایی نمی‌شود؟ مثلاً چرا چنین استدلالی در حوزه‌ هنری و تبلیغات اعمال نمی‌شود؟ چرا کلانتری‌ها را موظف به خودگردانی یا درآمدزایی نمی‌کنند؟ چرا صدا و سیما درآمدزا نیست؟! فکر کنید اگر «عکاسی جنگ» مجبور به درآمدزایی بود، تکلیف آرشیو بزرگ عکس‌های دفاع مقدس چه می‌شد؟ فکر کنید اگر «عکاسی خیابانی» مشروط به خودگردانی بود، چه حجم بزرگی از داده‌های جامعه‌شناسی و تاریخ از بین می‌رفت؟ نمایش‌ها و تئاترها چگونه می‌توانند در چنین بازاری با آثار سخیف و عوامانه رقابت کنند؟ چطور هزینه‌های یک ارکستر حرفه‌ای و فاخر می‌تواند با بلیت‌فروشی اجراهای سست و بی‌کیفیت مقایسه می‌شود؟

اتفاقاً [گذشته از استثنائات و چرخه‌های بیرون از واقعیت هنر] هرچه آثار به جایگاه و مفاهیم هنری نزدیکتر می‌شوند از سلیقه عوام و پذیرش بازار، بیشتر فاصله می‌گیرند. با این تاکید که چنین رای و نظری، هیچ ارتباط تئوریک و عملی با نگاه سنتی و عارف‌مسلک به مقوله هنر ندارد. بنابراین، باوجود ضرورت توجه مسئولانه به رونق اقتصاد هنر، حذف کلی حمایت‌های مالی و معنوی یا بی‌توجهی به ساخت زیربناها و واگذاری آن به خود رویدادهای هنری و بخش خصوصی، نتیجه‌ای غیر از تضعیف هنر و هنرمند نخواهد داشت. نباید به بهانه کمبود منابع مالی و کسر بودجه هنر را بی‌پناه و بی‌حمایت و بی‌محابا، در مناسبات سخت و بی‌رحم بازار رها کرد.»

به گزارش خبرنگار مهر، انجمن‌های هنری یا صنوف هنری نقش مهمی در حمایت از هنر و هنرمندان دارند و کارکردهای آنها عموما در راستای تحقق این حمایت شکل می‌گیرد. انجمن‌های هنری فضایی برای تعامل و همکاری بین هنرمندان ایجاد می‌کنند که می‌توانند به تبادل ایده‌ها و تجربیات منجر شود و با برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی، فرصت‌های یادگیری برای اعضایشان فراهم می‌آورند. انجمن‌های هنری با ایجاد زیرساخت برای حمایت از هنرمندان، بازارها و فرصت‌های آموزشی در اقتصاد هنر و صنایع هنری نقش اساسی ایفا می‌کنند. این تلاش‌ها به تقویت و توسعه هنر و فرهنگ در جوامع مختلف کمک می‌کنند اما گاهی نیز برخی از این صنوف، تعاریف مختلفی از مباحث اقتصاد هنر ارائه می‌کنند که آنها را منتسب به نمونه‌ها و تجربه‌های غربی می‌کنند، چه بسا که این تجربه‌ها مناسب همان کشورهاست نه ایران که سازوکار هنر و اقتصاد هنر در آن جور دیگری تعریف می‌شود. سعید فلاح فر هنرمند عکاس، پژوهشگر و منتقد هنری در قالب یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، با اشاره به هنر بازاری و ساختار بازار هنری، نقبی به اقتصاد هنر و آسیب‌های وارده به هنر و تضعیف آن زده است.

در ادامه مشروح این یادداشت را می‌خوانید.

«گذشته از اختلافاتی که در تفسیر معانی «صنف» و «صنعت» و «شغل» و «هنر» و «مهارت» و «حرفه» و … وجود دارد، مدتی است که شعارهای «اقتصاد هنر» در بخش‌های مدیریتی و صنوف منسوب به هنر، اعم از هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی اغلب به یک نتیجه واحد با عبارتی نزدیک به «خودگردانی» منجر می‌شود. (از سینما اسم نیاوردم، چون سازوکار اقتصادی و صنعتی متفاوتی دارد.) طرفداران این نظریه معتقدند اثر هنری خوب حتماً و لاجرم با اقبال مخاطب و درنتیجه کسب درآمد همراه خواهد شد و فقط بی‌هنران نگران چنین بازاری هستند. از نظر ایشان هنرهای مذکور برای بقا و ارتقا، باید بتوانند به استقلال کامل مالی برسند. تئاتر درآمدزا باشد. موسیقی درآمدزا باشد. هنرهای تجسمی درآمدزا باشد. بدون نیاز به حمایت‌های مالی خارج از متن و به ویژه بدون نیاز به حمایت‌های دولتی. البته طرح و ترویج این نظریه در سال‌های گذشته به کام تعدادی از مدیران دولتی هم خوش آمده تا درحالی که از عملکرد نظارتی خود عقب‌نشینی نمی‌کنند، مسئولیتی هم در حوزه حمایت به عهده نگیرند.

نمونه‌ها و تجربه‌های غربی، هر چه باشد، مناسب همان فرهنگ و اقتصاد غرب است. نتیجه چنین نگاهی در بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، چیزی نخواهد بود غیر از تمایل اجباری به هنربازاری و مهارت‌هایی که فارغ از الزامات فرهنگی و هنری می‌تواند درآمد و بازگشت سرمایه‌گذاری را تضمین کند. هنری که به‌جای ارتقا سلیقه عمومی، به دام عوام‌پسندی می‌افتد. نمایش بازاری، موسیقی بازاری، هنر بازاری. (اگرچه این معنا از بازار در فرهنگ و اقتصاد ضرورت دارد، اما کمکی به هنر نمی‌کند. حتی می‌تواند در درازمدت، سوتفاهمات آسیب‌زایی به جا بگذارد.) حمایت بخش‌های خصوصی از هنر هم یا همراه با اعمال سلیقه‌های خارج از قاعده است یا به همان درآمدها و بازخوردهای عامیانه و تبلیغاتی برمی‌گردد.

از سویی به‌نظر می‌رسد این قبیل دیدگاه‌ها مربوط به ساختار بازار است و ارتباطی به ماهیت و هویت هنر ندارد. یا حداکثر فعالیت‌های صنفی و مهارتی را با معنای ذاتی هنر اشتباه گرفته است. در این مواجهه پول‌محور؛ حتی تفاوت‌های ماهوی اقتصاد موسیقی و نمایش و تجسمی یا تفاوت تولید ثروت به جای ورود برنامه‌ریزان به گردش‌های مالی و کسب درآمد، به‌درستی درک نمی‌شود.

اگر چنین استدلال‌هایی را بتوان برای چند لحظه پذیرفت، بلافاصله حوزه‌های دیگری به ذهن می‌رسند که در فشارهای اقتصادی، امکان خودگردانی آن‌ها به مراتب ساده‌تر از حوزه هنر است اما هرگز دچار چنین اشتباهات و توجیهاتی نشده‌اند. مثلاً چرا برخلاف اصل سی قانون‌ اساسی در موضوع آموزش رایگان، نهاد آموزش مکلف به خودگردانی و درآمدزایی نمی‌شود؟ مثلاً چرا چنین استدلالی در حوزه‌ هنری و تبلیغات اعمال نمی‌شود؟ چرا کلانتری‌ها را موظف به خودگردانی یا درآمدزایی نمی‌کنند؟ چرا صدا و سیما درآمدزا نیست؟! فکر کنید اگر «عکاسی جنگ» مجبور به درآمدزایی بود، تکلیف آرشیو بزرگ عکس‌های دفاع مقدس چه می‌شد؟ فکر کنید اگر «عکاسی خیابانی» مشروط به خودگردانی بود، چه حجم بزرگی از داده‌های جامعه‌شناسی و تاریخ از بین می‌رفت؟ نمایش‌ها و تئاترها چگونه می‌توانند در چنین بازاری با آثار سخیف و عوامانه رقابت کنند؟ چطور هزینه‌های یک ارکستر حرفه‌ای و فاخر می‌تواند با بلیت‌فروشی اجراهای سست و بی‌کیفیت مقایسه می‌شود؟

اتفاقاً [گذشته از استثنائات و چرخه‌های بیرون از واقعیت هنر] هرچه آثار به جایگاه و مفاهیم هنری نزدیکتر می‌شوند از سلیقه عوام و پذیرش بازار، بیشتر فاصله می‌گیرند. با این تاکید که چنین رای و نظری، هیچ ارتباط تئوریک و عملی با نگاه سنتی و عارف‌مسلک به مقوله هنر ندارد. بنابراین، باوجود ضرورت توجه مسئولانه به رونق اقتصاد هنر، حذف کلی حمایت‌های مالی و معنوی یا بی‌توجهی به ساخت زیربناها و واگذاری آن به خود رویدادهای هنری و بخش خصوصی، نتیجه‌ای غیر از تضعیف هنر و هنرمند نخواهد داشت. نباید به بهانه کمبود منابع مالی و کسر بودجه هنر را بی‌پناه و بی‌حمایت و بی‌محابا، در مناسبات سخت و بی‌رحم بازار رها کرد.»

اخبارجدیدترین

مهرشاد سهیلی برنامه‌ای در صداوسیما ندارد؛ پول‌پاشی برای سفیدشویی

جلسه شورای هنر با تاکید سندنویسی هنرهای تجسمی برگزار شد

قراداد خدمات رسانه‌ای تئاتر رسمیت پیدا کرد

به گزارش خبرنگار مهر، انجمن‌های هنری یا صنوف هنری نقش مهمی در حمایت از هنر و هنرمندان دارند و کارکردهای آنها عموما در راستای تحقق این حمایت شکل می‌گیرد. انجمن‌های هنری فضایی برای تعامل و همکاری بین هنرمندان ایجاد می‌کنند که می‌توانند به تبادل ایده‌ها و تجربیات منجر شود و با برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی، فرصت‌های یادگیری برای اعضایشان فراهم می‌آورند. انجمن‌های هنری با ایجاد زیرساخت برای حمایت از هنرمندان، بازارها و فرصت‌های آموزشی در اقتصاد هنر و صنایع هنری نقش اساسی ایفا می‌کنند. این تلاش‌ها به تقویت و توسعه هنر و فرهنگ در جوامع مختلف کمک می‌کنند اما گاهی نیز برخی از این صنوف، تعاریف مختلفی از مباحث اقتصاد هنر ارائه می‌کنند که آنها را منتسب به نمونه‌ها و تجربه‌های غربی می‌کنند، چه بسا که این تجربه‌ها مناسب همان کشورهاست نه ایران که سازوکار هنر و اقتصاد هنر در آن جور دیگری تعریف می‌شود. سعید فلاح فر هنرمند عکاس، پژوهشگر و منتقد هنری در قالب یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، با اشاره به هنر بازاری و ساختار بازار هنری، نقبی به اقتصاد هنر و آسیب‌های وارده به هنر و تضعیف آن زده است.

در ادامه مشروح این یادداشت را می‌خوانید.

«گذشته از اختلافاتی که در تفسیر معانی «صنف» و «صنعت» و «شغل» و «هنر» و «مهارت» و «حرفه» و … وجود دارد، مدتی است که شعارهای «اقتصاد هنر» در بخش‌های مدیریتی و صنوف منسوب به هنر، اعم از هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی اغلب به یک نتیجه واحد با عبارتی نزدیک به «خودگردانی» منجر می‌شود. (از سینما اسم نیاوردم، چون سازوکار اقتصادی و صنعتی متفاوتی دارد.) طرفداران این نظریه معتقدند اثر هنری خوب حتماً و لاجرم با اقبال مخاطب و درنتیجه کسب درآمد همراه خواهد شد و فقط بی‌هنران نگران چنین بازاری هستند. از نظر ایشان هنرهای مذکور برای بقا و ارتقا، باید بتوانند به استقلال کامل مالی برسند. تئاتر درآمدزا باشد. موسیقی درآمدزا باشد. هنرهای تجسمی درآمدزا باشد. بدون نیاز به حمایت‌های مالی خارج از متن و به ویژه بدون نیاز به حمایت‌های دولتی. البته طرح و ترویج این نظریه در سال‌های گذشته به کام تعدادی از مدیران دولتی هم خوش آمده تا درحالی که از عملکرد نظارتی خود عقب‌نشینی نمی‌کنند، مسئولیتی هم در حوزه حمایت به عهده نگیرند.

نمونه‌ها و تجربه‌های غربی، هر چه باشد، مناسب همان فرهنگ و اقتصاد غرب است. نتیجه چنین نگاهی در بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، چیزی نخواهد بود غیر از تمایل اجباری به هنربازاری و مهارت‌هایی که فارغ از الزامات فرهنگی و هنری می‌تواند درآمد و بازگشت سرمایه‌گذاری را تضمین کند. هنری که به‌جای ارتقا سلیقه عمومی، به دام عوام‌پسندی می‌افتد. نمایش بازاری، موسیقی بازاری، هنر بازاری. (اگرچه این معنا از بازار در فرهنگ و اقتصاد ضرورت دارد، اما کمکی به هنر نمی‌کند. حتی می‌تواند در درازمدت، سوتفاهمات آسیب‌زایی به جا بگذارد.) حمایت بخش‌های خصوصی از هنر هم یا همراه با اعمال سلیقه‌های خارج از قاعده است یا به همان درآمدها و بازخوردهای عامیانه و تبلیغاتی برمی‌گردد.

از سویی به‌نظر می‌رسد این قبیل دیدگاه‌ها مربوط به ساختار بازار است و ارتباطی به ماهیت و هویت هنر ندارد. یا حداکثر فعالیت‌های صنفی و مهارتی را با معنای ذاتی هنر اشتباه گرفته است. در این مواجهه پول‌محور؛ حتی تفاوت‌های ماهوی اقتصاد موسیقی و نمایش و تجسمی یا تفاوت تولید ثروت به جای ورود برنامه‌ریزان به گردش‌های مالی و کسب درآمد، به‌درستی درک نمی‌شود.

اگر چنین استدلال‌هایی را بتوان برای چند لحظه پذیرفت، بلافاصله حوزه‌های دیگری به ذهن می‌رسند که در فشارهای اقتصادی، امکان خودگردانی آن‌ها به مراتب ساده‌تر از حوزه هنر است اما هرگز دچار چنین اشتباهات و توجیهاتی نشده‌اند. مثلاً چرا برخلاف اصل سی قانون‌ اساسی در موضوع آموزش رایگان، نهاد آموزش مکلف به خودگردانی و درآمدزایی نمی‌شود؟ مثلاً چرا چنین استدلالی در حوزه‌ هنری و تبلیغات اعمال نمی‌شود؟ چرا کلانتری‌ها را موظف به خودگردانی یا درآمدزایی نمی‌کنند؟ چرا صدا و سیما درآمدزا نیست؟! فکر کنید اگر «عکاسی جنگ» مجبور به درآمدزایی بود، تکلیف آرشیو بزرگ عکس‌های دفاع مقدس چه می‌شد؟ فکر کنید اگر «عکاسی خیابانی» مشروط به خودگردانی بود، چه حجم بزرگی از داده‌های جامعه‌شناسی و تاریخ از بین می‌رفت؟ نمایش‌ها و تئاترها چگونه می‌توانند در چنین بازاری با آثار سخیف و عوامانه رقابت کنند؟ چطور هزینه‌های یک ارکستر حرفه‌ای و فاخر می‌تواند با بلیت‌فروشی اجراهای سست و بی‌کیفیت مقایسه می‌شود؟

اتفاقاً [گذشته از استثنائات و چرخه‌های بیرون از واقعیت هنر] هرچه آثار به جایگاه و مفاهیم هنری نزدیکتر می‌شوند از سلیقه عوام و پذیرش بازار، بیشتر فاصله می‌گیرند. با این تاکید که چنین رای و نظری، هیچ ارتباط تئوریک و عملی با نگاه سنتی و عارف‌مسلک به مقوله هنر ندارد. بنابراین، باوجود ضرورت توجه مسئولانه به رونق اقتصاد هنر، حذف کلی حمایت‌های مالی و معنوی یا بی‌توجهی به ساخت زیربناها و واگذاری آن به خود رویدادهای هنری و بخش خصوصی، نتیجه‌ای غیر از تضعیف هنر و هنرمند نخواهد داشت. نباید به بهانه کمبود منابع مالی و کسر بودجه هنر را بی‌پناه و بی‌حمایت و بی‌محابا، در مناسبات سخت و بی‌رحم بازار رها کرد.»

به گزارش خبرنگار مهر، انجمن‌های هنری یا صنوف هنری نقش مهمی در حمایت از هنر و هنرمندان دارند و کارکردهای آنها عموما در راستای تحقق این حمایت شکل می‌گیرد. انجمن‌های هنری فضایی برای تعامل و همکاری بین هنرمندان ایجاد می‌کنند که می‌توانند به تبادل ایده‌ها و تجربیات منجر شود و با برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی، فرصت‌های یادگیری برای اعضایشان فراهم می‌آورند. انجمن‌های هنری با ایجاد زیرساخت برای حمایت از هنرمندان، بازارها و فرصت‌های آموزشی در اقتصاد هنر و صنایع هنری نقش اساسی ایفا می‌کنند. این تلاش‌ها به تقویت و توسعه هنر و فرهنگ در جوامع مختلف کمک می‌کنند اما گاهی نیز برخی از این صنوف، تعاریف مختلفی از مباحث اقتصاد هنر ارائه می‌کنند که آنها را منتسب به نمونه‌ها و تجربه‌های غربی می‌کنند، چه بسا که این تجربه‌ها مناسب همان کشورهاست نه ایران که سازوکار هنر و اقتصاد هنر در آن جور دیگری تعریف می‌شود. سعید فلاح فر هنرمند عکاس، پژوهشگر و منتقد هنری در قالب یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، با اشاره به هنر بازاری و ساختار بازار هنری، نقبی به اقتصاد هنر و آسیب‌های وارده به هنر و تضعیف آن زده است.

در ادامه مشروح این یادداشت را می‌خوانید.

«گذشته از اختلافاتی که در تفسیر معانی «صنف» و «صنعت» و «شغل» و «هنر» و «مهارت» و «حرفه» و … وجود دارد، مدتی است که شعارهای «اقتصاد هنر» در بخش‌های مدیریتی و صنوف منسوب به هنر، اعم از هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی اغلب به یک نتیجه واحد با عبارتی نزدیک به «خودگردانی» منجر می‌شود. (از سینما اسم نیاوردم، چون سازوکار اقتصادی و صنعتی متفاوتی دارد.) طرفداران این نظریه معتقدند اثر هنری خوب حتماً و لاجرم با اقبال مخاطب و درنتیجه کسب درآمد همراه خواهد شد و فقط بی‌هنران نگران چنین بازاری هستند. از نظر ایشان هنرهای مذکور برای بقا و ارتقا، باید بتوانند به استقلال کامل مالی برسند. تئاتر درآمدزا باشد. موسیقی درآمدزا باشد. هنرهای تجسمی درآمدزا باشد. بدون نیاز به حمایت‌های مالی خارج از متن و به ویژه بدون نیاز به حمایت‌های دولتی. البته طرح و ترویج این نظریه در سال‌های گذشته به کام تعدادی از مدیران دولتی هم خوش آمده تا درحالی که از عملکرد نظارتی خود عقب‌نشینی نمی‌کنند، مسئولیتی هم در حوزه حمایت به عهده نگیرند.

نمونه‌ها و تجربه‌های غربی، هر چه باشد، مناسب همان فرهنگ و اقتصاد غرب است. نتیجه چنین نگاهی در بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، چیزی نخواهد بود غیر از تمایل اجباری به هنربازاری و مهارت‌هایی که فارغ از الزامات فرهنگی و هنری می‌تواند درآمد و بازگشت سرمایه‌گذاری را تضمین کند. هنری که به‌جای ارتقا سلیقه عمومی، به دام عوام‌پسندی می‌افتد. نمایش بازاری، موسیقی بازاری، هنر بازاری. (اگرچه این معنا از بازار در فرهنگ و اقتصاد ضرورت دارد، اما کمکی به هنر نمی‌کند. حتی می‌تواند در درازمدت، سوتفاهمات آسیب‌زایی به جا بگذارد.) حمایت بخش‌های خصوصی از هنر هم یا همراه با اعمال سلیقه‌های خارج از قاعده است یا به همان درآمدها و بازخوردهای عامیانه و تبلیغاتی برمی‌گردد.

از سویی به‌نظر می‌رسد این قبیل دیدگاه‌ها مربوط به ساختار بازار است و ارتباطی به ماهیت و هویت هنر ندارد. یا حداکثر فعالیت‌های صنفی و مهارتی را با معنای ذاتی هنر اشتباه گرفته است. در این مواجهه پول‌محور؛ حتی تفاوت‌های ماهوی اقتصاد موسیقی و نمایش و تجسمی یا تفاوت تولید ثروت به جای ورود برنامه‌ریزان به گردش‌های مالی و کسب درآمد، به‌درستی درک نمی‌شود.

اگر چنین استدلال‌هایی را بتوان برای چند لحظه پذیرفت، بلافاصله حوزه‌های دیگری به ذهن می‌رسند که در فشارهای اقتصادی، امکان خودگردانی آن‌ها به مراتب ساده‌تر از حوزه هنر است اما هرگز دچار چنین اشتباهات و توجیهاتی نشده‌اند. مثلاً چرا برخلاف اصل سی قانون‌ اساسی در موضوع آموزش رایگان، نهاد آموزش مکلف به خودگردانی و درآمدزایی نمی‌شود؟ مثلاً چرا چنین استدلالی در حوزه‌ هنری و تبلیغات اعمال نمی‌شود؟ چرا کلانتری‌ها را موظف به خودگردانی یا درآمدزایی نمی‌کنند؟ چرا صدا و سیما درآمدزا نیست؟! فکر کنید اگر «عکاسی جنگ» مجبور به درآمدزایی بود، تکلیف آرشیو بزرگ عکس‌های دفاع مقدس چه می‌شد؟ فکر کنید اگر «عکاسی خیابانی» مشروط به خودگردانی بود، چه حجم بزرگی از داده‌های جامعه‌شناسی و تاریخ از بین می‌رفت؟ نمایش‌ها و تئاترها چگونه می‌توانند در چنین بازاری با آثار سخیف و عوامانه رقابت کنند؟ چطور هزینه‌های یک ارکستر حرفه‌ای و فاخر می‌تواند با بلیت‌فروشی اجراهای سست و بی‌کیفیت مقایسه می‌شود؟

اتفاقاً [گذشته از استثنائات و چرخه‌های بیرون از واقعیت هنر] هرچه آثار به جایگاه و مفاهیم هنری نزدیکتر می‌شوند از سلیقه عوام و پذیرش بازار، بیشتر فاصله می‌گیرند. با این تاکید که چنین رای و نظری، هیچ ارتباط تئوریک و عملی با نگاه سنتی و عارف‌مسلک به مقوله هنر ندارد. بنابراین، باوجود ضرورت توجه مسئولانه به رونق اقتصاد هنر، حذف کلی حمایت‌های مالی و معنوی یا بی‌توجهی به ساخت زیربناها و واگذاری آن به خود رویدادهای هنری و بخش خصوصی، نتیجه‌ای غیر از تضعیف هنر و هنرمند نخواهد داشت. نباید به بهانه کمبود منابع مالی و کسر بودجه هنر را بی‌پناه و بی‌حمایت و بی‌محابا، در مناسبات سخت و بی‌رحم بازار رها کرد.»

پست قبلی

دوزخ؛ نمایشی از جنگ کلمات و رفتارها بر صحنه تئاتر

پست بعدی

انیمیشنی برای مخاطبان خاص؛ «ساعت جادویی» سیاسی نیست

مربوطه پست ها

مهرشاد سهیلی برنامه‌ای در صداوسیما ندارد؛ پول‌پاشی برای سفیدشویی
هنر و فرهنگ

مهرشاد سهیلی برنامه‌ای در صداوسیما ندارد؛ پول‌پاشی برای سفیدشویی

۰۷ مرداد ۱۴۰۴
جلسه شورای هنر با تاکید سندنویسی هنرهای تجسمی برگزار شد
هنر و فرهنگ

جلسه شورای هنر با تاکید سندنویسی هنرهای تجسمی برگزار شد

۰۷ مرداد ۱۴۰۴
قراداد خدمات رسانه‌ای تئاتر رسمیت پیدا کرد
هنر و فرهنگ

قراداد خدمات رسانه‌ای تئاتر رسمیت پیدا کرد

۰۷ مرداد ۱۴۰۴
جیمی لی کرتیس هالیوود را ترک می‌کند؛ انتقاد از ظاهر ساختگی سلبریتی‌ها
هنر و فرهنگ

جیمی لی کرتیس هالیوود را ترک می‌کند؛ انتقاد از ظاهر ساختگی سلبریتی‌ها

۰۷ مرداد ۱۴۰۴
پلی میان نقاشی و سینما؛ «کوب» روایتی شاعرانه از جنگ دارد
هنر و فرهنگ

پلی میان نقاشی و سینما؛ «کوب» روایتی شاعرانه از جنگ دارد

۰۷ مرداد ۱۴۰۴
چالش یک ناشنوا در خانواده‌ای شنوا؛ «قبیله‌ها» روایت شنیده‌ نشدن است
هنر و فرهنگ

چالش یک ناشنوا در خانواده‌ای شنوا؛ «قبیله‌ها» روایت شنیده‌ نشدن است

۰۷ مرداد ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + 4 =

دانلود اپلیکیشن دانش جوین

جدیدترین اخبار

  • آغاز فروش ویژه اربعین کفش ملی با شعار «همپای ایران حسینی»
  • مهرشاد سهیلی برنامه‌ای در صداوسیما ندارد؛ پول‌پاشی برای سفیدشویی
  • جلسه شورای هنر با تاکید سندنویسی هنرهای تجسمی برگزار شد
  • قراداد خدمات رسانه‌ای تئاتر رسمیت پیدا کرد
  • جیمی لی کرتیس هالیوود را ترک می‌کند؛ انتقاد از ظاهر ساختگی سلبریتی‌ها
  • پاسینیک
  • خرید سرور ایران و خارج
  • تجارتخانه آراد برندینگ
  • ویرایش مقاله
  • تابلو لایت باکس
  • قیمت سرور استوک اچ پی hp
  • خرید سرور hp
  • کاغذ a4
  • پرشین هتل
  • راحت ترین روش یادگیری انگلیسی
  • خرید سرور ابری

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.

خوش آمدید!

ورود به حساب کاربری خود در زیر

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای تنظیم مجدد رمز عبور خود وارد کنید.

ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
    • وبکده

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.