دانش جوین
دوشنبه, خرداد ۱۹, ۱۴۰۴
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
  • ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
دانش جوین
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
صفحه اصلی هنر و فرهنگ

یکی بود که خودش نبود

دانش جوین توسط دانش جوین
۰۲ بهمن ۱۴۰۰
در هنر و فرهنگ
زمان خواندن: زمان موردنیاز برای مطالعه: 2 دقیقه
3
25
بازدیدها
اشتراک گذاری در تلگراماشتراک گذاری در توییتر

به گزارش خبرنگار فرهنگی دانشجو اینترنشنال، جانی رُداری نویسنده شهیر ایتالیایی در سال ۱۹۲۰ در اُمِنیا، روستایی در نزدیکی شهر نُوارا، متولد شد. بعد از یک دوره تجربه‌ تدریس در مقطع ابتدایی، به‌عنوان روزنامه‌نگار شروع به کار کرد و تقریباً تصادفی، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد.

رُداری در ابتدای جوانی، پس از شناخت آثار داستایوسکی و نویسندگان و فیلسوفان آلمانی‌زبان، کتابی به نام دفتر فانتزی‌ها در زمینه‌ هنر داستان‌نویسی نوشت. او داستان‌های زیادی نوشته که به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده‌اند.

به‌نظر رُداری قصه‌ها و ترانه‌های کودکانه همگی بازگوکننده‌ واقعیت‌های کوچک و بزرگ روزانه‌ای است که در جامه‌ فانتزی عرضه می‌شوند. رُداری همچنین جوایز بسیاری، از جمله جایزه‌ معتبر هانس کریستین اندرسن (۱۹۷۰) را از آن خود کرده است. او در سال ۱۹۸۰ در شهر رُم درگذشت.

روزی که در میلان از آسمان کلاه می‌بارید و چند داستان دیگر، یاس در دیار دروغگویان و فروشگاه ساحره از جمله مهمترین آثار این نویسنده هستند.

یکی بود که خودش نبود رمانی طنز گونه از روداری داستان پیرمرد ۹۳ ساله ثروتمندی به نام بارون لامبرتو است که با ۲۴ بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند. او به همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره زیبای سن جولیو زندگی می‌کند اما خدمتکارانش هر روز باید از صبح تا شب نام او را تکرار کنند. بارون که در آستانه مرگ است به دنبال جاودانگی است. او یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند اما هرکاری می‌کنند لامبرتو جوان‌تر و شاداب‌تر می‌شود. جانی روداری در این داستان طنز به زندگی، زیبایی‌ها و شادی‌هایش می‌پردازد.

گاهی اوقات بارون لامبرتو، در جاهای مختلف بدنش، اندک دردی را حس می کند اما دقیقا نمی تواند تشخیص دهد دردش مربوط به کدام بیماری است. از پیشخدمتش می پرسد: «آنسلمو، سرم دارد گیج میرود.»

– جناب بارون، شماره هفت! زخم اثنی عشر است.

– یا اینکه: آنسلمو، باز هم همان سرگیجه های معروفم به جانم افتاده. دردم چیست؟

– جناب بارون، شماره نه کبدتان است. اما امکان دارد مربوط به بیماری پانزدهمتان هم باشد، غده تیروئید.

– بارون گاهی شماره ها را قاتی می کند.

– آنسلمو، امروز مرض شماره بیست وسه بدجوری دارد اذیتم می کند. لوزه ها؟ نه، پانکراس است.

– جناب بارون، با اجازه تان پانکراس را شماره یازده یادداشت کرده ایم. چه می گویی؟

– شماره یازده مگر کیسه صفرا نیست؟

– جناب بارون، کیسه صفرا شماره پنجم است، بفرمایید خودتان ملاحظه کنید.

– مهم نیست. هوا چطور است؟ مهم نیست آنسلمو واقعا

– مه آلود جناب بارون، دمای هوا کاهش داشته. در کوه آلپ برف میآید.

– الان زمان خوبی برای سفر به مصر است، این طور نیست؟

یکی از امتیازات یکی بود که خودش نبود تصویرگری خاویر سابالا است.

خاویر سابالا در سال ۱۹۶۲ در شهر لئون، در کشور فرانسه، متولد شد. او در رشته‌ گرافیک و طراحی در مدرسه‌ هنر اویدو در مادرید تحصیل کرده است؛ جایی‌که در سال ۱۹۸۴ برای زندگی به آنجا نقل‌مکان کرد. سابالا ابتدا تصویرگری را با فعالیت در مجله‌ها، شرکت‌های تبلیغاتی و انیمیشن شروع کرد. پس از آن برای انتشارات مهم اسپانیایی، اروپایی، آمریکای لاتین و آسیایی فعالیت کرد. او بیش از هشتاد کتاب تخیلی و شعر را برای کودکان تصویرگری کرده که برخی از آن‌ها را نیز خودش نوشته است.

این کتاب‌ها به بیش از ۱۶ زبان ترجمه شده‌اند. او همچنین تصویرگری کتاب‌های نویسندگان مشهوری همچون سروانتس، شکسپیر، گارسیا لورکا را بر عهده داشته است. مهم‌ترین بخش فعالیت سابالا در کارهای اخیرش تدریس دوره‌های تصویرگری و ادبیات در کشورهای مختلفی مانند ایتالیا،‌ کلمبیا، اکوادور، ایران،‌ کوبا و … در دانشگاه‌ها،‌ کتابخانه‌ها و مدارس هنر بوده است.

یکی بود یکی نبود را غلامرضا امامی در ایران در ۱۶۸ صفحه ترجمه و نشر هوپا با خرید کپی‌رایت از ناشر ایتالیایی منتشر کرده است.

غلامرضا امامی در سال ۱۳۲۵ در اراک متولد شد. او در دانشگاه رم در ایتالیا علوم سیاسی خوانده است. امامی مدتی طولانی مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بر ‌عهده داشت و با روحیه‌ای آشتی‌جویانه، برای برپاماندن کانون در دوره‌های مختلف تلاش کرد.

او که نویسنده و مترجم آثار کودک و نوجوان است در حوزه‌ بزرگسال نیز آثاری به‌یادماندنی چاپ کرده است که از آن‌ جمله می‌توان به مصاحبه‌های اوریانا فالاچی با امام خمینی، مهندس بازرگان، قذافی و … اشاره کرد. ترجمه‌ او از آثار غسان کنفانی، امبرتو اکو و فیروزه دوما نیز در پرونده‌ فعالیت‌های ادبی و فرهنگی‌اش چشمگیر است.

امامی معتقد است برای نویسنده‌بودن باید سهمی از کودکی‌مان را همواره زنده نگه‌ داریم. اثری از او با عنوان آی ابراهیم برنده‌ جایزه‌ شورای کتاب کودک و عبادتی چون تفکر و فرزند زمان خویشتن باش هم برنده‌ جایزه‌های جهانی در جشنواره‌های لایپزیک و ژاپن شده‌اند. سه قصه‌ امبرتو اکو به‌ترجمه‌ او نیز در سال ۱۳۹۴ جایزه‌ کتاب‌های برتر کودک و نوجوان را دریافت کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی دانشجو اینترنشنال، جانی رُداری نویسنده شهیر ایتالیایی در سال ۱۹۲۰ در اُمِنیا، روستایی در نزدیکی شهر نُوارا، متولد شد. بعد از یک دوره تجربه‌ تدریس در مقطع ابتدایی، به‌عنوان روزنامه‌نگار شروع به کار کرد و تقریباً تصادفی، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد.

رُداری در ابتدای جوانی، پس از شناخت آثار داستایوسکی و نویسندگان و فیلسوفان آلمانی‌زبان، کتابی به نام دفتر فانتزی‌ها در زمینه‌ هنر داستان‌نویسی نوشت. او داستان‌های زیادی نوشته که به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده‌اند.

به‌نظر رُداری قصه‌ها و ترانه‌های کودکانه همگی بازگوکننده‌ واقعیت‌های کوچک و بزرگ روزانه‌ای است که در جامه‌ فانتزی عرضه می‌شوند. رُداری همچنین جوایز بسیاری، از جمله جایزه‌ معتبر هانس کریستین اندرسن (۱۹۷۰) را از آن خود کرده است. او در سال ۱۹۸۰ در شهر رُم درگذشت.

روزی که در میلان از آسمان کلاه می‌بارید و چند داستان دیگر، یاس در دیار دروغگویان و فروشگاه ساحره از جمله مهمترین آثار این نویسنده هستند.

یکی بود که خودش نبود رمانی طنز گونه از روداری داستان پیرمرد ۹۳ ساله ثروتمندی به نام بارون لامبرتو است که با ۲۴ بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند. او به همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره زیبای سن جولیو زندگی می‌کند اما خدمتکارانش هر روز باید از صبح تا شب نام او را تکرار کنند. بارون که در آستانه مرگ است به دنبال جاودانگی است. او یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند اما هرکاری می‌کنند لامبرتو جوان‌تر و شاداب‌تر می‌شود. جانی روداری در این داستان طنز به زندگی، زیبایی‌ها و شادی‌هایش می‌پردازد.

گاهی اوقات بارون لامبرتو، در جاهای مختلف بدنش، اندک دردی را حس می کند اما دقیقا نمی تواند تشخیص دهد دردش مربوط به کدام بیماری است. از پیشخدمتش می پرسد: «آنسلمو، سرم دارد گیج میرود.»

– جناب بارون، شماره هفت! زخم اثنی عشر است.

– یا اینکه: آنسلمو، باز هم همان سرگیجه های معروفم به جانم افتاده. دردم چیست؟

– جناب بارون، شماره نه کبدتان است. اما امکان دارد مربوط به بیماری پانزدهمتان هم باشد، غده تیروئید.

– بارون گاهی شماره ها را قاتی می کند.

– آنسلمو، امروز مرض شماره بیست وسه بدجوری دارد اذیتم می کند. لوزه ها؟ نه، پانکراس است.

– جناب بارون، با اجازه تان پانکراس را شماره یازده یادداشت کرده ایم. چه می گویی؟

– شماره یازده مگر کیسه صفرا نیست؟

– جناب بارون، کیسه صفرا شماره پنجم است، بفرمایید خودتان ملاحظه کنید.

– مهم نیست. هوا چطور است؟ مهم نیست آنسلمو واقعا

– مه آلود جناب بارون، دمای هوا کاهش داشته. در کوه آلپ برف میآید.

– الان زمان خوبی برای سفر به مصر است، این طور نیست؟

یکی از امتیازات یکی بود که خودش نبود تصویرگری خاویر سابالا است.

خاویر سابالا در سال ۱۹۶۲ در شهر لئون، در کشور فرانسه، متولد شد. او در رشته‌ گرافیک و طراحی در مدرسه‌ هنر اویدو در مادرید تحصیل کرده است؛ جایی‌که در سال ۱۹۸۴ برای زندگی به آنجا نقل‌مکان کرد. سابالا ابتدا تصویرگری را با فعالیت در مجله‌ها، شرکت‌های تبلیغاتی و انیمیشن شروع کرد. پس از آن برای انتشارات مهم اسپانیایی، اروپایی، آمریکای لاتین و آسیایی فعالیت کرد. او بیش از هشتاد کتاب تخیلی و شعر را برای کودکان تصویرگری کرده که برخی از آن‌ها را نیز خودش نوشته است.

این کتاب‌ها به بیش از ۱۶ زبان ترجمه شده‌اند. او همچنین تصویرگری کتاب‌های نویسندگان مشهوری همچون سروانتس، شکسپیر، گارسیا لورکا را بر عهده داشته است. مهم‌ترین بخش فعالیت سابالا در کارهای اخیرش تدریس دوره‌های تصویرگری و ادبیات در کشورهای مختلفی مانند ایتالیا،‌ کلمبیا، اکوادور، ایران،‌ کوبا و … در دانشگاه‌ها،‌ کتابخانه‌ها و مدارس هنر بوده است.

یکی بود یکی نبود را غلامرضا امامی در ایران در ۱۶۸ صفحه ترجمه و نشر هوپا با خرید کپی‌رایت از ناشر ایتالیایی منتشر کرده است.

غلامرضا امامی در سال ۱۳۲۵ در اراک متولد شد. او در دانشگاه رم در ایتالیا علوم سیاسی خوانده است. امامی مدتی طولانی مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بر ‌عهده داشت و با روحیه‌ای آشتی‌جویانه، برای برپاماندن کانون در دوره‌های مختلف تلاش کرد.

او که نویسنده و مترجم آثار کودک و نوجوان است در حوزه‌ بزرگسال نیز آثاری به‌یادماندنی چاپ کرده است که از آن‌ جمله می‌توان به مصاحبه‌های اوریانا فالاچی با امام خمینی، مهندس بازرگان، قذافی و … اشاره کرد. ترجمه‌ او از آثار غسان کنفانی، امبرتو اکو و فیروزه دوما نیز در پرونده‌ فعالیت‌های ادبی و فرهنگی‌اش چشمگیر است.

امامی معتقد است برای نویسنده‌بودن باید سهمی از کودکی‌مان را همواره زنده نگه‌ داریم. اثری از او با عنوان آی ابراهیم برنده‌ جایزه‌ شورای کتاب کودک و عبادتی چون تفکر و فرزند زمان خویشتن باش هم برنده‌ جایزه‌های جهانی در جشنواره‌های لایپزیک و ژاپن شده‌اند. سه قصه‌ امبرتو اکو به‌ترجمه‌ او نیز در سال ۱۳۹۴ جایزه‌ کتاب‌های برتر کودک و نوجوان را دریافت کرد.

اخبارجدیدترین

«دلکوکِ» فصل بهار از ۲۰ خرداد آغاز می‌شود

مجموعه عکس «دور خدا بگرد» کتاب شد

این شما و این برنامه کنسرت‌های لاکچری؛ باید زودتر کاری کرد!

به گزارش خبرنگار فرهنگی دانشجو اینترنشنال، جانی رُداری نویسنده شهیر ایتالیایی در سال ۱۹۲۰ در اُمِنیا، روستایی در نزدیکی شهر نُوارا، متولد شد. بعد از یک دوره تجربه‌ تدریس در مقطع ابتدایی، به‌عنوان روزنامه‌نگار شروع به کار کرد و تقریباً تصادفی، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد.

رُداری در ابتدای جوانی، پس از شناخت آثار داستایوسکی و نویسندگان و فیلسوفان آلمانی‌زبان، کتابی به نام دفتر فانتزی‌ها در زمینه‌ هنر داستان‌نویسی نوشت. او داستان‌های زیادی نوشته که به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده‌اند.

به‌نظر رُداری قصه‌ها و ترانه‌های کودکانه همگی بازگوکننده‌ واقعیت‌های کوچک و بزرگ روزانه‌ای است که در جامه‌ فانتزی عرضه می‌شوند. رُداری همچنین جوایز بسیاری، از جمله جایزه‌ معتبر هانس کریستین اندرسن (۱۹۷۰) را از آن خود کرده است. او در سال ۱۹۸۰ در شهر رُم درگذشت.

روزی که در میلان از آسمان کلاه می‌بارید و چند داستان دیگر، یاس در دیار دروغگویان و فروشگاه ساحره از جمله مهمترین آثار این نویسنده هستند.

یکی بود که خودش نبود رمانی طنز گونه از روداری داستان پیرمرد ۹۳ ساله ثروتمندی به نام بارون لامبرتو است که با ۲۴ بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند. او به همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره زیبای سن جولیو زندگی می‌کند اما خدمتکارانش هر روز باید از صبح تا شب نام او را تکرار کنند. بارون که در آستانه مرگ است به دنبال جاودانگی است. او یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند اما هرکاری می‌کنند لامبرتو جوان‌تر و شاداب‌تر می‌شود. جانی روداری در این داستان طنز به زندگی، زیبایی‌ها و شادی‌هایش می‌پردازد.

گاهی اوقات بارون لامبرتو، در جاهای مختلف بدنش، اندک دردی را حس می کند اما دقیقا نمی تواند تشخیص دهد دردش مربوط به کدام بیماری است. از پیشخدمتش می پرسد: «آنسلمو، سرم دارد گیج میرود.»

– جناب بارون، شماره هفت! زخم اثنی عشر است.

– یا اینکه: آنسلمو، باز هم همان سرگیجه های معروفم به جانم افتاده. دردم چیست؟

– جناب بارون، شماره نه کبدتان است. اما امکان دارد مربوط به بیماری پانزدهمتان هم باشد، غده تیروئید.

– بارون گاهی شماره ها را قاتی می کند.

– آنسلمو، امروز مرض شماره بیست وسه بدجوری دارد اذیتم می کند. لوزه ها؟ نه، پانکراس است.

– جناب بارون، با اجازه تان پانکراس را شماره یازده یادداشت کرده ایم. چه می گویی؟

– شماره یازده مگر کیسه صفرا نیست؟

– جناب بارون، کیسه صفرا شماره پنجم است، بفرمایید خودتان ملاحظه کنید.

– مهم نیست. هوا چطور است؟ مهم نیست آنسلمو واقعا

– مه آلود جناب بارون، دمای هوا کاهش داشته. در کوه آلپ برف میآید.

– الان زمان خوبی برای سفر به مصر است، این طور نیست؟

یکی از امتیازات یکی بود که خودش نبود تصویرگری خاویر سابالا است.

خاویر سابالا در سال ۱۹۶۲ در شهر لئون، در کشور فرانسه، متولد شد. او در رشته‌ گرافیک و طراحی در مدرسه‌ هنر اویدو در مادرید تحصیل کرده است؛ جایی‌که در سال ۱۹۸۴ برای زندگی به آنجا نقل‌مکان کرد. سابالا ابتدا تصویرگری را با فعالیت در مجله‌ها، شرکت‌های تبلیغاتی و انیمیشن شروع کرد. پس از آن برای انتشارات مهم اسپانیایی، اروپایی، آمریکای لاتین و آسیایی فعالیت کرد. او بیش از هشتاد کتاب تخیلی و شعر را برای کودکان تصویرگری کرده که برخی از آن‌ها را نیز خودش نوشته است.

این کتاب‌ها به بیش از ۱۶ زبان ترجمه شده‌اند. او همچنین تصویرگری کتاب‌های نویسندگان مشهوری همچون سروانتس، شکسپیر، گارسیا لورکا را بر عهده داشته است. مهم‌ترین بخش فعالیت سابالا در کارهای اخیرش تدریس دوره‌های تصویرگری و ادبیات در کشورهای مختلفی مانند ایتالیا،‌ کلمبیا، اکوادور، ایران،‌ کوبا و … در دانشگاه‌ها،‌ کتابخانه‌ها و مدارس هنر بوده است.

یکی بود یکی نبود را غلامرضا امامی در ایران در ۱۶۸ صفحه ترجمه و نشر هوپا با خرید کپی‌رایت از ناشر ایتالیایی منتشر کرده است.

غلامرضا امامی در سال ۱۳۲۵ در اراک متولد شد. او در دانشگاه رم در ایتالیا علوم سیاسی خوانده است. امامی مدتی طولانی مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بر ‌عهده داشت و با روحیه‌ای آشتی‌جویانه، برای برپاماندن کانون در دوره‌های مختلف تلاش کرد.

او که نویسنده و مترجم آثار کودک و نوجوان است در حوزه‌ بزرگسال نیز آثاری به‌یادماندنی چاپ کرده است که از آن‌ جمله می‌توان به مصاحبه‌های اوریانا فالاچی با امام خمینی، مهندس بازرگان، قذافی و … اشاره کرد. ترجمه‌ او از آثار غسان کنفانی، امبرتو اکو و فیروزه دوما نیز در پرونده‌ فعالیت‌های ادبی و فرهنگی‌اش چشمگیر است.

امامی معتقد است برای نویسنده‌بودن باید سهمی از کودکی‌مان را همواره زنده نگه‌ داریم. اثری از او با عنوان آی ابراهیم برنده‌ جایزه‌ شورای کتاب کودک و عبادتی چون تفکر و فرزند زمان خویشتن باش هم برنده‌ جایزه‌های جهانی در جشنواره‌های لایپزیک و ژاپن شده‌اند. سه قصه‌ امبرتو اکو به‌ترجمه‌ او نیز در سال ۱۳۹۴ جایزه‌ کتاب‌های برتر کودک و نوجوان را دریافت کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی دانشجو اینترنشنال، جانی رُداری نویسنده شهیر ایتالیایی در سال ۱۹۲۰ در اُمِنیا، روستایی در نزدیکی شهر نُوارا، متولد شد. بعد از یک دوره تجربه‌ تدریس در مقطع ابتدایی، به‌عنوان روزنامه‌نگار شروع به کار کرد و تقریباً تصادفی، نوشتن برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد.

رُداری در ابتدای جوانی، پس از شناخت آثار داستایوسکی و نویسندگان و فیلسوفان آلمانی‌زبان، کتابی به نام دفتر فانتزی‌ها در زمینه‌ هنر داستان‌نویسی نوشت. او داستان‌های زیادی نوشته که به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده‌اند.

به‌نظر رُداری قصه‌ها و ترانه‌های کودکانه همگی بازگوکننده‌ واقعیت‌های کوچک و بزرگ روزانه‌ای است که در جامه‌ فانتزی عرضه می‌شوند. رُداری همچنین جوایز بسیاری، از جمله جایزه‌ معتبر هانس کریستین اندرسن (۱۹۷۰) را از آن خود کرده است. او در سال ۱۹۸۰ در شهر رُم درگذشت.

روزی که در میلان از آسمان کلاه می‌بارید و چند داستان دیگر، یاس در دیار دروغگویان و فروشگاه ساحره از جمله مهمترین آثار این نویسنده هستند.

یکی بود که خودش نبود رمانی طنز گونه از روداری داستان پیرمرد ۹۳ ساله ثروتمندی به نام بارون لامبرتو است که با ۲۴ بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند. او به همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره زیبای سن جولیو زندگی می‌کند اما خدمتکارانش هر روز باید از صبح تا شب نام او را تکرار کنند. بارون که در آستانه مرگ است به دنبال جاودانگی است. او یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند اما هرکاری می‌کنند لامبرتو جوان‌تر و شاداب‌تر می‌شود. جانی روداری در این داستان طنز به زندگی، زیبایی‌ها و شادی‌هایش می‌پردازد.

گاهی اوقات بارون لامبرتو، در جاهای مختلف بدنش، اندک دردی را حس می کند اما دقیقا نمی تواند تشخیص دهد دردش مربوط به کدام بیماری است. از پیشخدمتش می پرسد: «آنسلمو، سرم دارد گیج میرود.»

– جناب بارون، شماره هفت! زخم اثنی عشر است.

– یا اینکه: آنسلمو، باز هم همان سرگیجه های معروفم به جانم افتاده. دردم چیست؟

– جناب بارون، شماره نه کبدتان است. اما امکان دارد مربوط به بیماری پانزدهمتان هم باشد، غده تیروئید.

– بارون گاهی شماره ها را قاتی می کند.

– آنسلمو، امروز مرض شماره بیست وسه بدجوری دارد اذیتم می کند. لوزه ها؟ نه، پانکراس است.

– جناب بارون، با اجازه تان پانکراس را شماره یازده یادداشت کرده ایم. چه می گویی؟

– شماره یازده مگر کیسه صفرا نیست؟

– جناب بارون، کیسه صفرا شماره پنجم است، بفرمایید خودتان ملاحظه کنید.

– مهم نیست. هوا چطور است؟ مهم نیست آنسلمو واقعا

– مه آلود جناب بارون، دمای هوا کاهش داشته. در کوه آلپ برف میآید.

– الان زمان خوبی برای سفر به مصر است، این طور نیست؟

یکی از امتیازات یکی بود که خودش نبود تصویرگری خاویر سابالا است.

خاویر سابالا در سال ۱۹۶۲ در شهر لئون، در کشور فرانسه، متولد شد. او در رشته‌ گرافیک و طراحی در مدرسه‌ هنر اویدو در مادرید تحصیل کرده است؛ جایی‌که در سال ۱۹۸۴ برای زندگی به آنجا نقل‌مکان کرد. سابالا ابتدا تصویرگری را با فعالیت در مجله‌ها، شرکت‌های تبلیغاتی و انیمیشن شروع کرد. پس از آن برای انتشارات مهم اسپانیایی، اروپایی، آمریکای لاتین و آسیایی فعالیت کرد. او بیش از هشتاد کتاب تخیلی و شعر را برای کودکان تصویرگری کرده که برخی از آن‌ها را نیز خودش نوشته است.

این کتاب‌ها به بیش از ۱۶ زبان ترجمه شده‌اند. او همچنین تصویرگری کتاب‌های نویسندگان مشهوری همچون سروانتس، شکسپیر، گارسیا لورکا را بر عهده داشته است. مهم‌ترین بخش فعالیت سابالا در کارهای اخیرش تدریس دوره‌های تصویرگری و ادبیات در کشورهای مختلفی مانند ایتالیا،‌ کلمبیا، اکوادور، ایران،‌ کوبا و … در دانشگاه‌ها،‌ کتابخانه‌ها و مدارس هنر بوده است.

یکی بود یکی نبود را غلامرضا امامی در ایران در ۱۶۸ صفحه ترجمه و نشر هوپا با خرید کپی‌رایت از ناشر ایتالیایی منتشر کرده است.

غلامرضا امامی در سال ۱۳۲۵ در اراک متولد شد. او در دانشگاه رم در ایتالیا علوم سیاسی خوانده است. امامی مدتی طولانی مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بر ‌عهده داشت و با روحیه‌ای آشتی‌جویانه، برای برپاماندن کانون در دوره‌های مختلف تلاش کرد.

او که نویسنده و مترجم آثار کودک و نوجوان است در حوزه‌ بزرگسال نیز آثاری به‌یادماندنی چاپ کرده است که از آن‌ جمله می‌توان به مصاحبه‌های اوریانا فالاچی با امام خمینی، مهندس بازرگان، قذافی و … اشاره کرد. ترجمه‌ او از آثار غسان کنفانی، امبرتو اکو و فیروزه دوما نیز در پرونده‌ فعالیت‌های ادبی و فرهنگی‌اش چشمگیر است.

امامی معتقد است برای نویسنده‌بودن باید سهمی از کودکی‌مان را همواره زنده نگه‌ داریم. اثری از او با عنوان آی ابراهیم برنده‌ جایزه‌ شورای کتاب کودک و عبادتی چون تفکر و فرزند زمان خویشتن باش هم برنده‌ جایزه‌های جهانی در جشنواره‌های لایپزیک و ژاپن شده‌اند. سه قصه‌ امبرتو اکو به‌ترجمه‌ او نیز در سال ۱۳۹۴ جایزه‌ کتاب‌های برتر کودک و نوجوان را دریافت کرد.

برچسب ها: کتاب کودک
پست قبلی

گردان‌های شهداء‌ الاقصی بسیج عمومی اعلام کرد

پست بعدی

اللهیار ماشین پول متحرک استقلال!

مربوطه پست ها

«دلکوکِ» فصل بهار از ۲۰ خرداد آغاز می‌شود
هنر و فرهنگ

«دلکوکِ» فصل بهار از ۲۰ خرداد آغاز می‌شود

۱۸ خرداد ۱۴۰۴
مجموعه عکس «دور خدا بگرد» کتاب شد
هنر و فرهنگ

مجموعه عکس «دور خدا بگرد» کتاب شد

۱۷ خرداد ۱۴۰۴
این شما و این برنامه کنسرت‌های لاکچری؛ باید زودتر کاری کرد!
هنر و فرهنگ

این شما و این برنامه کنسرت‌های لاکچری؛ باید زودتر کاری کرد!

۱۷ خرداد ۱۴۰۴
بازیگری یعنی فراموش شدن در نقش؛ روشنفکری که اسیر خود شد
هنر و فرهنگ

بازیگری یعنی فراموش شدن در نقش؛ روشنفکری که اسیر خود شد

۱۶ خرداد ۱۴۰۴
«میرزا مخنث» و بازخوانی خشونت تاریخی آقامحمدخان در کرمان
هنر و فرهنگ

«میرزا مخنث» و بازخوانی خشونت تاریخی آقامحمدخان در کرمان

۱۶ خرداد ۱۴۰۴
از اثر جدید بنکسی تا نظر عجیب یک نگارگر درباره اینکه هنرمند خلاق نیست!
هنر و فرهنگ

از اثر جدید بنکسی تا نظر عجیب یک نگارگر درباره اینکه هنرمند خلاق نیست!

۱۶ خرداد ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × سه =

دانلود اپلیکیشن دانش جوین

جدیدترین اخبار

  • TTR.ir بهترین سرویس کوتاه کننده لینک ایرانی
  • بهترین برند پودر کاکائو در ایران
  • یحیی گل‌محمدی از فولاد رفتنی شد؟
  • بازگشت اسطوره استقلال به خانه
  • قیمت رهن کامل آپارتمان در تهران ۱۴۰۴ /جدول نرخ‌ها در منطقه ۵ تا ۲ میلیارد
  • پاسینیک
  • خرید سرور hp
  • خرید سرور ایران و خارج
  • مانیتور ساینا کوییک
  • خرید یوسی
  • حوله استخری
  • خرید قهوه
  • تجارتخانه آراد برندینگ
  • ویرایش مقاله
  • تابلو لایت باکس
  • قیمت سرور استوک اچ پی hp
  • خرید سرور hp
  • کاغذ a4
  • قیمت هاست فروشگاهی
  • پرشین هتل
  • خرید لیفتراک دست دوم
  • آموزش علوم اول ابتدایی

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.

خوش آمدید!

ورود به حساب کاربری خود در زیر

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای تنظیم مجدد رمز عبور خود وارد کنید.

ورود
بدون نتیجه
مشاهده همه نتیجه
  • نخست
  • علمی
  • تکنولوژی
    • آرشیو تکنولوژی
    • نرم افزار، اپلیکیشن، سیستم عامل
    • خودرو
    • آرشیو فین‌تک
      • IT
      • دوربین
    • لپتاپ و کامپیوتر و سخت افزار
    • موبایل
  • بازی‌های کامپیوتری
  • پزشکی، سلامت، بهداشت
  • هنر و فرهنگ
  • مقالات
  • سایر پیوندها
    • همیار آی‌تی

تمام حقوق مادی و معنوی وب‌سایت دانش جوین محفوظ است و کپی بدون ذکر منبع قابل پیگرد قانونی خواهد بود.