بیان بیست سال حضور نظامی آمریکا در افغانستان و فواید آن برای ملت افغان به صورت طنز.
کیوان خسروشاهی (مجری): آمریکا بعد از 20 سال افغانستان را ترک کرد اما میراث آمریکا ماندگار خواهد ماند. میراثی که یادگار روزهای خوش افغانستان است روزهایی شاید بیتکرار.
این روزها مردم اینجا لبریز از بغضاند و متنفر از فرودگاه. کاش فرودگاهی ساخته شود که هیچ آمریکایی از آن نرود. فرودگاهی که به اسمش وفادار بماند و فقط محل فرود منجیهای چشم رنگی با موهای بور باشد. اکتبر سال 2001 بود که اعتلاف بین المللی به رهبری آمریکا با هدف مبازه با شبه نظامیان القاعده و طالبان به افغانستان رفت.
حالا بعد از بیست سال با پایان ماموریت، در میان بدرقه گرم مردم کابل را ترک کردند. اما افغانستانی که بیست سال پیش متخصصین آمریکایی بر رویش گام گذاشتند، با افغانستان امروز تفاوتهای بسیاری داشت.
اینجا افغانستان قبل از ورود آمریکا است. شهر و روستایی که تنها تفاوتشان با بیابان حضور انسانها است. انسانهایی وا مانده در نیازهای اولیه. اینجا افغانستان امروز است. جایی بیشباهت به آن چه که بود. با بناهایی شبیه آن چه در کالیفرنیا و بستون و شیکاگو ساخته میشود. اما این همۀ میراث آمریکا برای افغانستان امروز نیست.
اردشیر بابکان (فعال مدنی از تورتنو): بیست سال حضور آمریکا در افغانستان، آوردههایی رو برای این کشور داشت که شاید در یک فرایند طبیعی خود مردم یک کشور 200 سال دیگه هم به اون نمیرسیدند.
چه کسی فکر میکرد در عرض بیست سال اروپا به یک وارد کننده از افغانستان تبدیل بشه و صادرات افغانستان به سوئد انگلستان به ایتالیا به تمام کشورهای پیشرفته دنیا رکورد بزنه.
این یک واقعیت معجزه آسا و غیرقابل انکار است که آرزوی هر اقتصادی در دنیا است. رشد پنج برابری کشت خشخاش یک نقطه عطف، نه فقط در اقتصاد افغانستان که در اقتصاد منطقه و دنیا است.
کیوان خسروشاهی (مجری): اینجا پایگاه بگرام است. تحفهای دیگر برای مردم افغان. تحفهای با شکوه، آنقدر با شکوه که جاذبه آن آمریکاییها را هم برای دیدنش از هزاران کیلومتر دورتر به اینجا کشانده حتی شخص اول آمریکا را.
اردشیر بابکان (فعال مدنی از تورتنو): یکی دیگر از این دستاوردها برند سازی بود مثلا زندان بگرام را تبدیل به یک برند جهانی کردند. زندانی که حتی داخل گوانتانامو هم زندانی و زندانبان ازشنیدن اسمش دچار خزان محاسن میشدند.
کیوان خسروشاهی (مجری): دستاوردها گاهی هم از خارج ساختمان ها و پایگاه ها و مزارع آباد خشخاش اتفاق میافتاد.
شهروند افغانستانی: جای تاسف است که بسیاری از افراد در سنجش عملکرد بیست ساله آمریکا در افغانستان یک طرفه عمل میکنند صحیح است که ملاکهای فرد ملکی در حملات مستقیم نیروهای آمریکایی و خارجی کشته و زخمی شدند اما هرچیزی بهایی دارد. چرا هیچ کس نمیگوید در عوض ما توانستیم در افغانستان کنسرت برگزار کنیم.
تحقیق جامعه شناسی در سال 1987 چه بود؟ دلیل پروفسور سریان ورتسا برای نتیجه آن
کیوان خسرو شاهی (مجری) در باره حضور نظامی آمریکا : مردم افغانستان در این چند ساله چیزهایی را تجربه کردهاند که برای همسایه غربیشان چهل سال است رویایی دست نیافتنی شده.
شهروند ایرانی: ما تو ایران یک روایت یک طرفه و جانب دارانه از سالهای حضور آمریکا تو افغانستان رو شنیدیم. فقط خبر حمله پهبادی و کشتن غیر نظامیها و این چیزها رو تلویزیون دولتی ما پوشش میداد. درصورتی که همهاش این نبوده. مثلا چرا تلویزون ایران نرفته یک بار از این گزارش تهیه کنه که مردم افغانستان راحت میتونند چراغ قوههای اصل پلیس فدرال رو بخرند. چراغ قوههایی که سربازها مستقیم از آمریکا میآرند. اونوقت ما مجبوریم بریم تو مترو چراغ قوه فیک چینی بخریم.
اما میراث اصلی آمریکا برای افغانستان چیز دیگری بود. چیزی که به تنهایی به اندازه همه آنچه تا به حال گفته شد میارزد. تربیت نیروهای کارکشته برای روزهای سخت.
اردشیر بابکان (فعال مدنی از تورتنو): تربیت نیرو کلا کار سختی است. آمریکا در مدت کوتاه بیست ساله دست به انسان سازی در افغانستان زد.
ارتش سیصد هزار نفرهای رو تربیت کرد که یکی از مجهزترین و آمادهترین ارتشهای دنیا است. اگر میبینید چهارتا دمپایی پوش متور سوار کل افغانستان رو یک هفته ای گرفتند به خاطر ضعف ارتش نبود.
اتفاقا یکی از ویژگیهای انسانهایی که تحت تعلیم غربیها رشد میکنند هوشمندیشون هست. ارتش افغانستان برای جلوگیری از خونریزی دست به اسلحه نبرد تاکتیک دفاع مبتنی بر گریز رو اجرا کرد. چیزی شبیه بازی بدون توپ فوتبالیستها دقیقا مثل ارتش رضا خان که سالها پیش در مقابل حملۀ متفقین روی به این دفاع هوشمندانه آوردند.
کیوان خسرو شاهی (مجری): جدا شدن باغبان از باغ و جدایی مرید از مراد همیشه سخت است. اما این رسم ناگذیر زمانه است. حالا پس از بیست سال تلاش شبانه روزی آمریکا چون مادری مهربان فرزندش را رها میکند تا مستقل و آزاد پرواز کند. رها کردنی که شاید با سقوط همراه باشد اما تا سقوط نکنی پرواز نمیآموزی.
پایان / حضور نظامی آمریکا