هنری فورد ، صنعتگر، کارآفرین، مخترع و نویسنده ی آمریکایی تبار
هدف همه انسانها در زندگی رسیدن به موفقیت است. دستیابی به این هدف آسانتر میشود اگر بدانیم مشهورترین کارآفرینان برتر جهان هم از ابتدا «مشهورترین» نبودهاند! بلکه انسانهایی عادی بودند و در میان مردم عادی دیگر زندگی میکردند. اما چرا امروز، ما آنها را «مشهورترین» و «موفقترین» مینامیم؟
موفقیت و ثروت، به ندرت با پیروی از قواعد مرسوم و خطر نکردن به دست میآید. برعکس، بزرگترین موفقیتها نصیب کسانی شده است که حاضر بودند بیرون از مرزبندیها حرکت کنند.
هنری فورد ( Henry Ford ) در سال ۱۸۶۳ در مزرعه ی خانواده ی ویلیام و ماری فورد که در میشیگان بود به دنیا آمد. هنری که از کودکی به ابزار های مکانیکی علاقه داشت، در سن 16 سالگی آن مزرعه را ترک کرد و برای دنبال کردن علایقش در زمینه ی ماشین آلات به دترویت رفت.
هنری بعد از دوسال کار در زمان هایی که وقتش خالی بود بر روی بهینه کردن موتور تمرکز کرد و اولین اتومبیل خود را به اسم Quadricycle در زیر زمین خانه اش درست کرد و با آن در خیابان ها رانندگی میکرد .
او با اولین سرمایه ای که به دست آورد شرکت خودروسازی خود با نام دترویت را احداث کرد . پس از گذشت چند سال چند سرمایه گذار پیدا کرد که همه ی آن ها او را در بهتر کردن و جدید کردن مدل های ماشین هایش یاری کردند . هنری در یکی از مسابقات ماشین رانی یکی از مدل های ماشین خود را وارد مسابقه کرد و در آن نیز برنده شد .
برنده شدن ماشینش در این مسابقه سبب شد شرکت های خودرو سازی دیگر را متعجب و کنجکاو کند . بعد از این پیروزی هنری فورد یک ماشین با قدرت بیشتر ساخت که رکورد سرعت پنج مایل در ۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه را در آمریکا ثبت کرد.
هنری فورد و شریک او الکساندر مالکومسان (بزرگترین فروشنده ی زغال سنگ در دترویت)، با همکاری یکدیگر و سرمایه ای به میزان ۲۸۰۰۰ دلار و بودجه ی اختصاص داده شده به میزان ۲۱۰۰۰ دلار از طرف ۱۰ سرمایه دار دیگر، شرکت فورد موتور را به ثبت رساندند. در بین سال های ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۸ با پیدایش مدل T، شرکت فورد ۹ خودرو مختلف را تولید کرد: مدل A ، B، AC، C، F، K، N، R، و S . از موفق ترین مدل های او، مدل N بود که در تبلیغات به عنوان یکی از مدل های لوکس خودرو و درجه یک آن زمان معرفی شد .
این مدل فروش بالایی داشت که نشان می داد مدل T بسیار موفق بوده است ، تقاضا ها برای خرید به حدی زیاد بود که شرکت ناگزیر به ایجاد وقفه ای در قبول سفارشات شد.
در سال ۱۹۱۳ میلادی کارخانه ی Highland Park فورد، نخستین بار خط مونتاژ خودرو را در دنیا راه اندازی کرد و در پایان همان سال در حدود ۱۳۰۰۰ کارمند استخدام کرد و این افتخار بزرگی در زندگینامه هنری فورد بود .
در زندگینامه Henry Ford می خوانیم که در سال ۱۹۲۶میلادی بود که هنری فورد نامه ای از ارنست کانزلر، که از معاون های کارخانه و همچنین برادر همسرش بود، مبنی بر اینکه فروش مدلT کاهش پیدا کرده و باید مدل جدیدی ساخته شود دریافت کرد .که سرانجام در تاریخ ۲۶ May سال ۱۹۲۷، Ford اعلام کرد که شرکتش به زودی مدل جدیدی از خودرو را، با نام مدل A، روانه ی بازار می کند . و بدین ترتیب تولید ماشین مدل T بعد از ۱۵ سال متوقف شد. کارخانه حدود شش ماه بسته شد تا برای تولید خودروی مدل جدید A آماده شود. در نهایت این پروژه ی بزرگ ۲۵۰ میلیون دلار تا قبل از مونتاژ اولین مدل A هزینه در پی داشت. ۸ سال پس از شروع ساخت مدل A فورد کارخانه ی خود را گسترش داد.
اما هنری فورد دیگر به هدف خود رسیده بود، و دیگر تمام مراحل ساخت و اداره کارخانه در خوه شرکت فورد انجام می شد، از مواد اولیه گرفته تا مرحله ی تولید. او کم کم جزو بزرگترین وموفق ترین تولید کنندگان خودرو در جهان شناخته شد. سهم او در مهندسی خودرو بسیار ستودنی است.
هنری فورد که مخترع خط تولید صنعتی در جهان است، از بزرگترین اهدافش تولید انبوه خودرو با قیمت پایین بود، و در عین حال به دستمزد بالا برای کارگران کارخانه توجه می کرد و توانست با تلاش فراوان به هدفش دست پیدا کند و بدین وسیله انقلابی بزرگ در صنعت خودروسازی آمریکا و اروپا به وجود آورد .
عاملی که هنری فورد را به موفقیت رساند این بود که او کسب و کار خود را در یک زمان مناسب پایه گذاری کرد و موفق به گسترش آن شد. هر زمان که او می خواست شرکت خود را وسعت دهد، در کارخانه های بزرگتری سرمایه گذاری می کرد تا بتواند محصول بیشتری تولید کند.
او حتی اقدام به متنوع سازی و ارائه ی خدماتی علاوه بر اتومبیل نیز کرد. با اینکه انجام این کارها هزینه بسیاری در پی داشت، هنری فورد همواره آماده ریسک کردن و سرمایه گذاری در کارهایی بود که فکر می کرد نتیجه بخش خواهند بود . با مطالعه زندگینامه هنری فورد درمی یابیم او همیشه تلاش می کرد تا بهترین و با کیفیت ترین محصولات را تولید کند که برای همه جذاب باشد.
از دیدگاه هنری فورد، کیفیت بدین معنی است که کارها را درست انجام دهیم حتی در زمانی که کسی ما را نگاه نمی کند. همه ی ما می بایست در هر زمانی و در حد ممکن بهترین عملکرد را داشته باشیم، نه فقط در زمان هایی که از جانب مدیر یا شخص دیگری تحت نظارت هستیم.
فورد در امر تولید کالا معتقد بود که در درجه اول باید از لحاظ کیفیت و قیمت میل اکـثریت مـصرفکنندگان را در نظر گرفت و با کوشش در تقلیل قیمت بر تعداد خریداران افزود.
موفقیت و پیشرفت کـار وی مـربوط بـه این بود که با بصیرت و نیروی درک فوق العادهای به اهمیت این پنج عامل مرتبط به یکدیگر پی برد:
– مردم آمریکا به میلیون ها خودرو نیازمندند.
– یک مدل بادوام و ارزان میتواند به بهترین شکل این احتیاج را برآورده کند.
– با تـلفیق عـناصر فناوری برای عملی ساختن تولید انبوه میتوان میلیونها وسیله نقلیه ارزان قیمت تولید کرد.
– با کاهش قـیمت کـالا بازار فروش توسعه مییابد.
– برای بالا بردن قدرت خرید و در نتیجه ازدیاد تـقاضای مـؤثر کالاهای صنعتی باید دستمزد کارگران را بالا برد.
این مسائل که امروز از بدیهیات بشمار می رود، در روزگـار فورد برای عامه مردم و تولیدکنندگان به آسانی قابل درک نبود و او مجبور بود در اثبات آنها با شـرکای خـود و تمایلات عادی صنعتی زمان مبارزه کند.
در مـورد کـارگران و رابـطه مزد با تولید فورد اظهار کرده بـود کـه طبقه مصرف کننده همان طبقه کارگر است و اگر بخواهیم بین تولید زیاد و مصرف موازنه ایـجاد کنیم باید در رفاه زندگی کـارگران حـداکثر کوشش بـه عمل آید. او بـرای اجرای این نظر خود در ژانویه ۱۹۱۴ حـداقل مـزد را که در قبال ۹ ساعت کار ۲٫۴ دلار بود به ۵ دلار در برابر ۸ ساعت کار افزایش داد. فرضیه عـمومی تـولید در کارخانه های فورد این بود که هـمه چیز باید در حال تـحرک بـاشد و به جای اینکه کارگر به طرف کـار بـرود، باید با توسعه فناوری و تجهیزات، کار را نزد کارگر برد.
راه حل هنری فورد برای کاهش قیمت محصولاتش، استفاده از سیستم خط مونتاژ و تولید انبوه و در حجم بالا بود. او ترجیح داد که تنوع محصولات را قربانی تولید بالاتر و قیمت پایین تر کند. بنابراین سری T ماشین های فورد تنها در رنگ سیاه تولید شد. در همین راستا او در یکی از سخنان معروفش در رابطه با سری T محصولات این شرکت می گوید: ” هر مشتری می تواند یک ماشین به هر رنگی که می خواهد داشته باشد، تا وقتی که رنگ مورد نظر او سیاه باشد! ”
Any customer can have a car painted any colour that he wants, so long as it is black” – Henry Ford 1909.
سیستم تولید انبوه از نـظر فـورد عبارت است از متمرکز ساختن هفت اصـل مـختلف در عـملیات تولیدی که عـبارتند از:
- قـدرت 2. دقت 3 .صرفهجویی
- پیوستگی 5 .سـیستم 6. سـرعت و تکرار.
فورد و شرکت او عملا بیش از سایر مؤسسات صنعتی در کوششهای جنگی دولت آمریکا سهیم بودند و علاوه بر تأسیسات فورد، منابع نیروی انسانی خود را در اختیار دولت نهاد. او گروه عظیمی از مهندسین و صنعتگران با مغزهای متفکر و جسور در اختیار داشت، و با وجود این مردان کار و صنعت، آزمایش هیچ ایدهای غیر عادی جلوه نمی کرد و حل هیچ مـسألهای مـشکل نبود.
دولت آمریکا در دهم ماه مه ۱۹۱۷ دو هزار دستگاه آمبولانس به شرکت فورد سفارش داد و شعبه فورد در انگلستان هـزار وسیله نقلیه برای مقاصد نظامی تولید کرد و همچنین شعبه شرکت در پاریس دو هزار آمبولانس برای واحدهای فرانسوی تولید کرد.
در خارج از ایالات متحده، مردمی که خواستار رسیدن به دارایی و تأسیس صنایع سنگین بـودند، فـورد و روشهای او را کلید رسیدن به ثروت و تـولید کـالا میدانستند. در اروپای غـربی طـرز فـکر و نظر مردم نسبت به «فوردیسم»، مـهم بـود. در یک طرف صاحبان صنایع و مزد بگیران قرار داشتند که با حالتی آمیخته به تحسین بـه پیـشرفت سازمان صنعتی و افزایش مزد روزانه بـه ۵ تا ۷ دلار می نگریسند و در سوی دیـگر صنعتگران سنتی قرار داشتند که ماشینیسم را مختل کننده زندگی میدانستند.
کـارگران در این بین آشفته بودند، از یک سو به شعار فورد، یعنی «مزد زیـاد بـرای ایجاد بازارهای وسیع» گوش می دادند و با رشک و حسد به وفور نعمت در آمریکا فکر می کردند و از سوی دیگر وابـستگی شدید به شیوه زنـدگی و کـار پیشینیان داشتند.
قضاوتها در آن زمان نسبت به فورد بسیار متفاوت بود، او در آنِ واحد هم ستایش می شد و هم مورد دشمنی قرار میگرفت. وی را همزمان یک غـول اقـتصادی، یـک فرد بشردوست، ستمگری مستبد، یک مسیح یا یک اهریمن میدانستند. اما هر چه بود، کمتر کسی پیدا میشد که او را مظهر انقلاب سرمایه داری نداند. هنری فورد شیوه های نوین زیادی را در تولید صنعتی بنیان گذاری کرد و تاثیر شگفت او بر صنعت خودروسازی و روش های تولید صنعتی قابل چشم پوشی نیست.
این شرح حال مختصر را با نقل قولی از هنری فورد به پایان می رسانیم:
” چه فکر کنید که می توانید و چه فکر کنید که نمی توانید،
در هر صورت حق با شماست “