سیمون دو بووار، ۳۵ سال پس از مرگش، کتاب منتشر کرد: رمان « جدایی ناپذیر » که از نزدیک داستان واقعی زندگی دوست دوران کودکی بووار، الیزابت لاکوئین معروف به «زازای» که در سن ۲۱ سالگی درگذشت را دنبال می کند. جدایی ناپذیر داستان کوتاهی که برخی علت های مشارکت سیاسی و توسعه فلسفی بووویر را ارائه میدهد، و یکی از کتابهایی است که ما این هفته توصیه میکنیم. ما همچنین چند خاطره، نوشته کت چو و نمایشنامهنویس سارا رول، همراه با نگاهی دقیق به محاکمه قتل افسر نیروی دریایی، ادی گلگر، و داستانهای جدیدی از موریس کارلوس روفین و آنتونی دوئر (اولین رمان او از زمان «تمام نوری که نمیتوانیم ببینیم»). و چند کتاب که اگر بووار هنوز هم زنده بود، شاید به آنها علاقه پیدا میکرد. مجموعه مقالات راندل کندی «بلند بگو!در مورد نژاد، قانون، تاریخ و فرهنگ» و آمیا سرینیواسان، «حق سکس: فمینیسم در قرن بیست و یکم».
حق سکس: فمینیسم در قرن بیست و یکم، اثر آمیا سرینیواسان. در این مجموعه کوتاه و خیرهکننده از مقالات، سرینیواسان از ما میخواهد که به شکل کاملتری درباره رابطه جنسی بعنوان یک تجربه شخصی با مفاهیم اجتماعی،فکر کنیم. او در مورد هرزهنگاری و اینترنت، سو استفاده جنسی و خشونت، نظام سرمایهداری و حبس مینویسد. او همچنین فضایی را برای تردید، برای ویژگیهای ذاتی، برای استقلال و انتخاب ایجاد میکند. جنیفر سیزلای منتقد ما مینویسد: «نیازی به گفتن نیست که این موضوع بزرگ است، وسرینیواسان با عزم و مهارت آن را دنبال میکند.» او تصورات ما را از شیارهای کهنه نظم موجود دور میکند. او درسهای زیادی نمیدهد، اما ما را تشویق میکند که در کنار او حتی (یا به خصوص) زمانی که احساس راحتی نمیکنیم، فکر کنیم.
سرزمین خواب و خیال، اثر آنتونی دوهر. هروایتی متصل از سه دوره در طول بیشتر یک هزاره، از قسطنطنیه در قرن پانزدهم تا زیارت فضایی در قرن بیست و دوم، اولین رمان دوئر از زمان «همه نوری که نمیتوانیم ببینیم» یک سرود پیروزی برای تعیین داستانسرایی، و برای مردمی که متون باستانی را رد میکنند، ارائه میدهد. مارسل تروکس در بازبینی خود مینویسد:« این کتاب، کتابی انسانی و متعالی برای بزرگسالان است که سرشار از جادوی تجربیات خواندن دوران کودکی است». «سرزمین خواب و خیال» در نهایت جشن کتاب ها ، قدرت و احتمالات خواندن است.
موجوداتی که نمیگویند شما را دوست دارند: مجموعه داستان ها، نوشته موریس کارلوس روفین. داستانهای اولین مجموعه رافین (با پیروی از رمان ۲۰۱۹، ما سایه را ایجاد کردیم)، نیواورلینز قرن بیست و یکم را به عنوان یک جهان از دست رفته قدیمی، در معرض خطر جابجایی از نوسازی، نزاع نژادی و اثرات ماندگار طوفان کاترینا نشان میدهد. جرمی گوردون در مقاله خود مینویسد: «رافین با لطافت بیپایان یک شاعر مینویسد». خوانندگانی که شیفته بیان بیرحمانه رمان او هستند ممکن است از اینکه بیانی ملایم تر پیدا کنند که این داستانها را بدون قضاوت پیش میبرد، تعجب کنند. این نرمی دقیقا همان چیزی است که این این داستان ها را همانند موزاییک از یک مکان به یکدیگر متصل میکند.
جدایی ناپذیر ، نوشته سیمون دو بووار،ترجمه توسط ساندرا اسمیت. این رمان مختصر که در سال ۱۹۵۴ نوشته شد اما هرگز قبل از آن منتشر نشد، از دوستی او با یک همکلاسی باهوش الهامگرفته شده که در۲۱ سالگی براثریک بیماری ویروسی درگذشت. این رابطه، که کتاب بووور نشان میدهد، با حساسیت و شور و هیجان خاصی همراه بود، یکی از خصوصیات دوران جوانی او بود؛تعجبی نداشت که سارتر، که نوشته رامیخواند، اهمیتی به آن نمیداد. لسلی کامهی در بازبینی خود مینویسد:« کسی که این کتاب را میخواند به یاد مرگ بت مارچ در«,زنان کوچک» (کتابی که بیووار میخواند و دوست میداشت)، یا هلن برنز، یتیم مقدس در«جین ایر» که سرنوشت خود را همراه با باوقاری و سکوت قبول کرد، میافتد. چشم به راه دنیایی که به سراغ آنها می آمد. تصمیم همراه با خشم بیوور که قوانین زندگی خود را برای زنده ماندن و دوست داشتن تأیید میکرد در این تنور سرشار از غم از ساخته شد.»
بلند حرف بزن! درباره نژاد، قانون، تاریخ و فرهنگ، نوشته رندال کندی. این مجموعه مقالات در مورد سیاست و فرهنگ نژادی در آمریکا تصویر کاملی از اندیشه های کندی را به عنوان استاد حقوق و روشنفکر عمومی ارائه می دهد، که نشانگر تعهد او به تأمل در مورد احزاب مختلف است. جان مک وارتر در مقاله خود مینویسد: «کندی در طول عمرش انتظار«سرزمین موعود نژادی» را ندارد. او فرض میکند که پیشرفت، تدریجی و نسبتا غیردراماتیک خواهد بود. و در این مورد، مانند هر چیز دیگری در مورد نژاد در آمریکا، نظر کندی هم بسیار معتدل و هم احتمالا درست است.
پیشنهاد مطالعه: جایگاه زنان در ادبیات – بررسی مقوله زن ستیزی
آلفا:ادی گالاگر و جنگ برای روح ناوگان یگان دریایی، اثر دیوید فیلیپس. فیلیپس داستان یک سرباز یگان دریایی را تعریف میکند که متهم به قتل یک زندانی جنگی عراقی بود اما موفق به تبرئه و حمایت گسترده عمومی از رئیسجمهور دونالد ترامپ شد. الیوت کرامول کوهن، در بازبینی خود، این کتاب را «دقیق حساب شده و درخشان نوشته شده» مینامد «که نشان میدهد که این قتل تنها در اوج سالهای بیانضباطی، بیپروایی، بیکفایتی تاکتیکی و برای فخر فروشی بودهاست. اما جالبترین بخش این کتاب جالب توجه و جذاب، یگان ویژه نیروی دریایی را به عنوان یک نهاد و به عنوان یک خردهفرهنگ در ارتش بررسی میکند.
دیدن یک روح: خاطرات، نوشته کت چو. تقریبا دو دهه پس از مرگ مادرش، زمانی که چو تنها ۱۳ سال داشت، خانوادهاش هنوز عمیقا عزادار هستند، تجربهای که او آن را با لطافت، تعصب و بینش و تصورات تازه مستند میکند. گایترا بهادر در بازبینی خود مینویسد: « گذشت زمان زیاد درد را تسکین نداده است.»«نوع خاصی از غم و اندوه باقی میماند، زیرا بخشی از ما آن را میخواهد که بماند و میخواهد که آن اندوه ادامه پیدا کند، و چو زیرکانه و هوشمندانه نشان میدهد که این اندوه از چه نوع است.»
لبخند: داستان یک چهره، نوشته سارا روهل. کمی پس از تولد دوقلوهایش، تشخیص داده شد که این نمایش نامهنویس برنده جایزه دچار فلج بل شدهاست، که او را از چیزی که او آن را بدیهی میدانست، یعنی لبخندش، میرباید. «این داستان درخواست من از او برای بازگشت است.» روهل در این کتاب بدون معجزه مینویسد اما بر خاطرات تاثیر میگذارد. ماری پایول این کتاب را در کنار دو خاطره دیگر از بهبودی مورد بررسی قرار میدهد، و اشاره میکند که روهل« به الاهیات و زندگی خود در تئاتر روی میآورد، از جمله اینکه با این حس مواجه میشود که فلج بل خط جدایی بین موفقیت اولیه و کارهای بعدی او است. اما چیزی خوشایند در مورد سرعت آهسته خاطرهنویسی وجود دارد، بهبودی روهل در طول ۱۰ سال اخیر تقلید میکند. او درک میکند که بهبود نسبی بسیار شبیه خود زندگی است.