غلبه بر دلشوره و اضطراب
بیماری دلشوره و اضطراب
در نگاه نخست، شاید دلشوره و اضطراب بیماری ساده و پیشپا افتادهای بنماید و به درمان آن اهمیت ندهیم. نکته اینجاست که این مرض عضو خاصی را به درد نمیآورد؛ اما در صورت کنترل نشدن میتواند دردهای سنگینی را بیشتر اعضا ایجاد کند.
کمترین آنها، دلدرد، دلپیچه، گرفتگی عضلات است. در کنار این عوارض لرزش و رعشه در برخی اندامها و ناخن خوردن هم دیدهمیشود.
زندگی ماشینی و انتقال کار دستی به فعالیت ذهنی، ضعف عقیده و شخصیت منجر به دلشوره و اضطراب میشود. محل زندگی، محیط خانوادگی، شرایط شغلی، بیماریهای جسمی مزمن و.. نیز میتواند راهگشای این آنتیآرامش باشد. منشا اصلی آنجاست که ما برای آسایش بیشتر، آرامش خود را قربانی میکنیم.
در این مقاله به طور خلاصه به نشانههای و شیوه های غلبه بر دلشوره و اضطراب اشارهای داریم.
علائم جسمی
– لرزش اندام و پرش ریزماهیچهها؛
– احساس گرفتگی و سنگینی در بالای قفسه سینه و مسیر تنفس؛
– تنگی نفس؛
– افزایش ضربان قلب؛
– سرگیجههای خفیف، همراه با احساس سبکی در سر؛
– عرق سرد که بیشتر در دستها نمود دارد؛
– درد عضلات و خستگی مفرط؛
– به هم خوردن نظم خواب(قبل از خواب، در حین آن و هنگام بیدارشدن)؛
نشانههای روحی- روانی
_ نداشتن احساس راحتی، همراه بیقراری؛
_ تحریک پذیری و نگرانی بیش از حد؛
_ ترسی که ناشی از پیشبینی غیرمعقول آینده است؛
_ نداشتن تمرکز در اداره امور و متهم کردن خود به فراموشکاری؛
کنترل با تغییر افکار و نگرش
دل شوره و اضطراب بیشتر اوقات با یک فکر واهی آغاز میشود. شما گمان میکنید فلان عضلهتان گرفته است. غافلید که با کنترل فکر و تلقینهای پیاپی، آن گرفتگی به تدریج کم میشود. پس گام نخست، سلطه بر افکار پیاپی و بیپایه است. این نکته کاملا بر همه روشن است که جسم و روح از همه جدا نیستند.
غلبه بر افکار و نگرشهایی که منفی هستند، حتما سلامتی ایدهآلی را به ارمغان میآورد. شرایط بحرانی وپیشآمدهای ناگوار برای همه چه خوب و چه بد، رخ میدهد. زیبا نگری در این موارد هنریاست ارزشمند که خوباندیشان از پس آن برمیآیند. از تنهایی بپرهیزید.
همنشینی با همدمی که چندان چنگی به دل نمیزند، بهتر از مجالدادن به دشمنی است که چنگال برای زندگی تان تیز کرده است. صحبت کنید و حرف خود را بزنید، پیش از آنکه حرف شما به عنوان فردی مضطرب بر سر زبانها رود. البته بر کسی پوشیده نیست که مونس انسان اگر مثبتاندیش باشد، در این مواقع کارایی بیشتری دارد.
تبدیل محیط استرسزا به مکانی آرامتر، هرچند که موقت و کوتاه باشد، موثر است. به ورزش و یا بهتر بگوییم، به مشغول کردن خود به هر نوعی و با هر چیزی که حالتان را بهبود بخشد اهتمام بورزید.
به نوع کلمات و تعابیری که هنگام دلشوره و اضطراب به کار میبرید، توجه داشته باشید. عبارات خسته شدم، حوصله ندارم، حال زندگی ندارم، میترسم، نکند بیاید، وای اگر نیاید و… منجر به افکار منفی و سخیف میشود. نیاز به دانستن فقهاللغه نیست.
کافی است، بکوشید کلماتی را به زبان آورید که بار معنایی مثبت دارد. تعابیر و جملات نیکو منجر به تقویت روحیه و در نتیجه، غلبه بر دلشوره و اضطراب میشود.
روشهای درمان
_ عوامل ترس و اضطراب را بشناسید، اگر بیاساس است رها کنید. چنانچه این عوامل ریشهای منطقی داشت با روشی پسندیده بر آن فائق شوید؛ مثلا ترس از شکستهای مالی را میتوان با روشنبینی دقیق برطرف کرد؛
_ شرایط استرسزا را به شرایطی مطلوبتر تبدیل کنید؛
_ سعی کنید با ورزش ملایم، ماساژ و گاهی هواخوری، به گردش خون و رسیدن اکسیژن به اندامها کمک کنید؛
_ خواب کافی داشتهباشید؛
_از کافئین؛ شکلات و نیکوتین اجتناب کنید؛
_ افکار و اندیشه خود را به سوی مسائل زیبا و برازنده هدایت کنید؛
_ به تفریح و دوری از مشغله بپردازید، حتی اگر در حد دیدن یک فیلم کمدی باشد؛
_ برنامه مناسب داشتن و تنظیم کردن زندگی برمحور آن میتواند از دلشورهها و اضطرابهای بی مورد بکاهد؛
_ بازگو کردن التهابهای درونی و نگرانیها موثر است. اگر کسی پیدا نشد خیلی ساده بدن تکلّف بنویسید و خود را تخلیه کنید؛
_پرداختن به فعالیتهای جمعی را فراموش نکنید. عضویت در یکی از گروههای ورزشی، انجمنهای خیریه و تشکلهای سیاسی میانهرو، به وسعت دامنه دید و تقویت قدرت تصمیمگیریتان میافزاید.
کلام پایانی
آن روی سکه را شرح دادیم، حال اندکی به این روی سکه بنگریم. دلشوره و اضطراب در حد تعادل مفید است. بسا کسانی که با نگرانیهایی که ریشه در ضمیر آگاه و هشیارشان دارد، از غفلتی طولانی برمیخیزند. اصلاح برخی امور که اگر خرابی آن بیخ بگیرد جبرانپذیر نیست، از نگرانی و اضطرابها شروع میشود. در مقابل اضطرابهای مزمن و طولانی مدت، پارهای از آنها کوتاه و موقت هستند. هر چه در مذمّت نوع مزمن این بیماری سخن رفت، میطلبد تا در باب دلآشوبیهای زودگذر حرف بزنیم.