وقتی صحبت از شعر و ادبیات پارسی میشود، باید بهطور مفصل به تاثیر زن در ادبیات باستان در ایران پرداخت؛ اما متاسفانه بهدلیل نبود اسناد معتبر و آثار باقیمانده از آن دوران موضوع تاریخ زن در ادبیات باستان با شک و شبهاتی همراه است. با اینحال این واقعیت بر همگان مبرهن است که زنان شاعر و نویسنده قرنها است که آثار ادبی مهمی را به زبان فارسی تولید کرده و میکنند. با بخش علمی دانش جوین همراه شوید.
در دورهی باستان نیز تنها زنان فارسیزبانی که از حمایت سلطنتی برخوردار بودند یا در جایگاه طبقه ممتاز قرار داشتند، میتوانستند تحصیل کنند و ابزار و فرصتی برای نوشتن و شعرخوانی بهدست بیاورند؛ با اینحال بهطور دقیق در مورد تأثیر زن در ادبیات باستان که نقش بسزایی در فرهنگ ادبی زمان خود داشتند؛ اسناد معتبری وجود ندارد و هر آنچه که به آن استناد میشود براساس لوحها، متنها و آثاری است که از خرابههای تخت جمشید بهدست آمده.
ردپای زنان ایران باستان در اشعار و نوشته
اشعار زنان ایران باستان بیشتر ساختار کلاسیک فارسی داشت و نوشتههایشان با مضامین مختلف از عشق و طنز گرفته تا عصیان و غم همراه بوده است. این در حالی است که نوشتهها و شعرهای زنان دوران باستان نسبت به اشعار و نوشتههای مردان، از لحنی صمیمیتر و شخصیتر برخوردار بود.
آتوسا
براساس متون کشفشده از تخت جمشید، در دوران باستان اولین زن شاعر ایران آتوسا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) همسر داریوش و مادر خشایار شاه هخامنشی بود. آتوسا بهدلیل جایگاه سلطنتی خود، تبحر خاصی در خواندن و نوشتن داشت و از این مهارت در آموزش درباریان نیز استفاده میکرد. از آنجایی که آتوسا در آن دوران به عنوان شاعر و ادیب شناخته میشد، به نوجوانان دربار نیز ادبیات پارسی یاد میداد.
رابعه
پس از آتوسا تا قرن چهارم هجری هیچ خبری از زنان شاعر نیست؛ تا اوایل نخست قرن چهارم و شاهزاده رابعه دختر کعب قُزداری. در تاریخ، رابعه خاتون را اولین شاعر زن پارسی در تاریخ ادبیات خراسان بزرگ میدانند؛ شاهزادهای که بایدها و نبایدهای خاندانش را زیرپا گذاشته بود و غزلهایی میسرود که بسیار مورد توجه رودکی قرار گرفته بود. «الا ای باد شبگیری پیام من به دلبر بر/ بگــو آن ماه خوبان را که جان با دل برابر بر»
رابعه توانایی و تسلط بالایی در سرودن اشعار داشته است تا حدی که در منابع ادب پارسی بارها از او توسط شاعرهای بهنام مانند عطار، رودکی، جامی، شمس قیس رازی، رضاقلیخان هدایت و ابوسعید ابوالخیر یاد شده است. این در حالی است که او بحور و اوزانی را وارد شعر پارسی کرده که تا قبل از او کسی بر این اوزان شعر نمیسروده است. بههمین خاطر، علاوه بر اولین زن شاعر دوران باستان لقب مادر شعر پارسی را نیز به او دادهاند. از رابعه تنها یازده غزل و قطعه به جا مانده است و طبق روایتهای مختلف کلیه اشعار او توسط برادرش حارث از بین رفتهاند. همین اشعار کم، نشاندهنده توانایی او و تاثیرگذاری بالایش در اشعار پارسی است.
جمع بندی
هرگونه تحلیل از تاثیر زن در ادبیات باستان کاری بسیار پیچیده است زیرا بسیاری از آثار این دوران بهدلیل تعصبهای کورکورانه از بین رفته است. در این مطلب مختصر نیز ما قصد داشتیم نقش زن در ادبیات باستان را با معرفی آتوسا و رابعه بررسی کنیم. این در حالی است که از قرن پنجم به بعد تاثیر زنان در ادبیات پارسی با ورود شاعرانی خوشذوق بسیار رونق گرفت که برخی از آنها عبارتند از:
– مهستی گنجویی
– بانوی رباعیسرای دربار سلطان سنجر سلجوقی
– پادشاه خاتون فرمانروای کرمان
– جهان ملک خاتون
– بیجه منجمه
– جمیله اصفهانی
-عفت نسابه
– رشحه